چگونه باورهایمان را تغییر دهیم؟راه کار دقیق

چگونه باورهایمان را تغییر دهیم؟راه کار دقیق
چکیده این مطلب : انتشار : ۲۴ , فروردین , ۱۴۰۰ ۳ نظر ۳۷۶۶ بازدید زمان مطالعه ۴۸ دقیقه پادکست به زودی

ذهن شما اهمیتی به باورهای دروغ نمی دهد همچنین اهمیتی نمی دهد که دروغ در مورد چیزی بسیار اساسی در مورد هویت شما است.اگر در تغییر باورها ناموفق بوده اید به این دلیل است که احساسات این هویت جدید در سطح ناخوداگاه ذخیره نشده است.

 

ایا فکر می کنید با داشتن هوش بینهایت و یادگیری همه آموزشها ، تغییر باور امری آسان است ؟ اگر اسان بود ما هر باوری را میتوانستیم بدون اینکه ان باور دوباره خودش را نشان بدهد تغییر دهیم ولی با این وجود ، گاهی اوقات یک فکر یا باور به سرعت تغییر می کند. شاید برخی از باورها به آسانی تغییر کنند و برخی دیگر سخت تر .

چرا برخی اسان و برخی سخت تغییر میکنند؟ اگر تکنیک های خاصی برای تغییر برخی از باورها کار کند ، اما برای باورهای دیگر کار نکنند چه؟

آیا ممکن است برخی از باورها مانند پیچ و پیچ و مهره هایی باشند که به صورت معکوس بسته می شوند؟ بیشتر آنها با یک چرخش به سمت چپ باز می شوند ، آیا برای برخی از باورهای دیگر باید انها را به جهت معکوس بچرخانید تا تغییر کنند؟

در ادامه پاسخی به این سؤالات و خلاصه چگونگی تغییر باورهای آورده شده است.

 

 

 

 

چگونه می توانید یک باور را به روشی تغییر دهید که اثر بخش باشد؟

اولین قدم برای تغییر یک باور ، درک ساختار آن و آنچه باعث می شود ما اینقدر به آنها متصل شویم است. در اینجا باورهایی وجود دارد که ممکن است تمایل داشته باشید انها را تغییر دهید؟

  • افراد دیگر خیلی احمق هستند – داوری که تمایل به ایجاد درگیری دارد.
  • من دوست داشتنی نیستم –  داوری خود که احساس ناخوشی را ایجاد می کند.
  • او خیلی احمق است  – می تواند خشم ، نارضایتی ، ناامیدی را ایجاد کند.
  • دیگران من را تائید نمیکنند من خودم را دوست ندارم  – ناامیدی و شرم را ایجاد میکند.
  • من نباید این کار را می کردم – گناه ، خجالت را ایجاد میکند.

 

اولین چیزی که باید به آن توجه کنید این است که این باورها احساساتی را شناسایی میکند که اغلب با این نوع باورها مرتبط است زیرا معمولاً یک ایده یا فکر به خودی خود احساس بدی ایجاد نمی کند. زمانی است که یک فکر برای تبدیل شدن به یک باور تقویت شده است ما احساسات قوی در مورد ان فکر داریم و این احساسات است که باعث بدبختی یا خوشبختی ما شده است. یک فکر به خودی خود فقط مفهومی است به شکل یک جمله ، جمله ای که می توانیم با عقل خود ان را دستکاری کنیم و ما می توانیم بدون هیچ مشکلی یک فکر را انتخاب کرده یا در لحظه ان را رها کنیم.

 

به عنوان مثال ، می توانیم درباره لباسی که خودمان یا شخص دیگری می پوشد فکر کنیم و بدون اینکه احساسات زیادی داشته باشیم که خوب به نظر می رسد یا نه ، فکر کنیم. اما اگر ما وارد یک جلسه بزرگ بیزینسی شویم و شلوار جین پوشیده باشیم در حالی که دیگران در لباس های رسمی هستند چه می شود؟ “افکار” ما درباره آنچه پوشیده ایم احساسات سنگینی به همراه دارند و این دیگر یک فکر ساده نیست که بتوانیم به راحتی با عقل خود را رها کنیم یا تغییر دهیم.

 

 

 

ممکن است درباره آنچه مردم درباره ما فکر می کنند فکر کنیم.
ما به احتمال زیاد احساسات قوی تولید میکنیم زیرا اعتقادات ما می گویند آنها ما را قضاوت میکنند.

 

ما به سرعت درگیر باورهای عاطفی می شویم افکاری مانند:

“من احمق هستم (احساس بی ارزشی). من نباید دعوت را قبول میکردم (احساس احمق بودن). همه در اینجا به من خیره می شوند (احساس قضاوت شدن)، من باید به خانه برگردم و لباسم را عوض کنم (شک به خود و ناامنی درباره یک تصمیم). این در نظر مدیران بد به نظر می رسد (احساس فرومایگی و پستی). من دیگر ترفیع نمیگیرم (ترس از دست دادن). این پایان شغلی من است (احساس عذاب و ناامیدی) “.

نکته مهم درباره همه این افکار و باورهای عاطفی این است که آنچه پوشیده اید تغییر نکرده است از انجا که وقتی لباس پوشیدید باور داشتید که لباسهایتان کاملاً خوب است اما ناگهان با نگاه کردن به لباسهای یکسان جمعیت با باوری متفاوت احساسات زیادی را به وجود آوردید.

 

مؤلفه قدرتمندی که هنگام تغییر یک باور باید در نظر بگیریم این است که باید احساسات مربوطه را تغییر دهیم “فکر” در ذهن ما فقط یک چیز مفهومی است و عقل ما می گویید که باید به راحتی و به سرعت تغییر کند با این وجود ، تغییر احساسات وابسته به باور نیاز به رویکردی متفاوت دارد. احساسات حرکت نمی کنند ، از بین می روند و از طریق عقل ما هم تغییر نمی کنند قدرت احساسات مرتبط با یک باور اختلاف بین باور “آسان” برای تغییر و باور “سخت” برای تغییر است. تغییر بعضی از اعتقادات سخت تر است زیرا دلبستگی های عاطفی بسیار قوی تری به انها متصل است.

تغییر باور

هویت بخشی از یک باور است.

فرض کنید در گفتگوی منفی شما چنین افکاری وجود دارد مانند: “من احساس می کنم بازنده هستم” آنچه ذهن ما با این نوع فکر انجام می دهد ، ساختن یک داستان ذهنی است به نوعی یک فیلم ذهنی بسیار کوتاهی را در ذهن ما پخش میکند و در آن فیلم ذهن ما تصویری از خودمان را به عنوان شخصیت بازنده نمایش می دهد ، این شخصیت یک ویژگی دارد ، “بازنده” برای آن لحظه این فیلم تمام هویت شماست. آن فیلم که این یک نسخه از شما است و بر اساس یک ویژگی منفی است و این یک تصویر کاملاً تحریف شده است.

 

در آن لحظه شما هیچ ویژگی دیگری ، هیچ تاریخی و هیچ ویژگی دیگری ندارید که این تصویر را تصحیح کند. این یک تصویر نادرست است ، اما به دلیل این که تخیل در یک ویژگی تثبیت می شود و آن شخصیت را برای شما اغراق می کند و در لحظه به صورت واقعی پذیرفته می شود و البته ممکن است به نظر واقعی برسد زیرا با احساساتی که در آن لحظه احساس می کنید هماهنگ است.

 

این هویت دورغی یک تصویر ذهنی کاذب است ، اما ما متوجه دروغ ان نمی شویم.

بخشی از این فیلم را که نمی بینیم این است که در حافظه ناخوداگاه ما بایگانی شده است. ذهن ما به تمام خصوصیات و مشخصات دیگر ما اعتبار نمی دهد زیرا روند ذهنی ما نگران این نیست که باید تمام تجربیات و دستاوردهای قبلی ما را بازخوانی کند تا تصویری درست و حقیقی از خودمان را نشان دهد.

 

ذهن ما در تلاش برای توضیح احساسات فعلی است و یک فیلم ساده را برای لحظه فعلی ساخته است. ذهن ما هویت “بازنده” را با تمام خصوصیات خوب و سخاوتمندانه ما به طور عادلانه و متناسب کنار هم قرار نمی دهد در واقع ذهن فقط هویت بازنده را هویت ما می داند. وقتی ذهن ما فیلم “بازنده” را درون ذهن ما پخش میکند آن را به عنوان کل هویت ما در نظر میگیرد و نه تنها این را هویت ما میداند بلکه هویت “بازنده” را همان چیزی می داند که همیشه بوده ایم و همیشه خواهیم بود هر وقت به گذشته نگاه می کنیم و لحظات “بازنده” بودن را به یاد می اوریم ، حافظه ما شخصیت “بازنده” را فراخوانی می کند تا در حافظه و تخیل ما ظاهر شود. کلمه دیگر برای این تصویر نادرست از هویت Ego” – ایگو”  است.

 

 

با این هویت نادرست ان را به تصویری منفی از خود واقعیمان تبدیل میکنیم و هر بار که به آن فکر می کنیم احساسات منفی زیادی را به وجود می آوریم در طی این فرایند ما به طور ناخودآگاه احساساتی ایجاد میکنیم و متوجه نمی شویم که ذهن ما این هویت را ذخیره کرده است.

 

 

تغییر باور

ذهن شما اهمیتی به باورهای دروغ نمی دهد همچنین اهمیتی نمی دهد که دروغ در مورد چیزی بسیار اساسی در مورد هویت شما است.

 

این تصویر نادرست از هویت ، بخشی از اعتقاد شما است. در فرآیند تغییر باور شما باید هویت خود را تغییر دهید. از آنجا که هویت کاذب شما بخشی از خاطرات شما است ، وقتی یک باور را تغییر دهید خاطرات عاطفی را نیز تغییر خواهید داد. یکی از راه هایی که می توانید این کار را راحتر کنید این است که احساس دیگری از هویت خود که میتوانید با ان ارتباط برقرار کنید داشته باشید و  اگر شما یک تصویر ذهنی از هویت دیگری را ندارید بنابراین این روند نیازمند ایجاد کردن یک احساس متفاوت از شخصیتی که می خواهید است.

 

 

اگر در تغییر باورها ناموفق بوده اید ، به این دلیل است که احساسات این هویت جدید در سطح ناخوداگاه ذخیره نشده است. برخی از افراد سعی می کنند با عبارت های تاکیدی مانند “من شخص باهوش و موفق هستم” این هویت را تغییر دهند. این روش مشکلات بسیاری به همراه دارد یکی از این مشکلات این است که ساختار اعتقادی فعلی شما هویت شما را شکل داده است زیرا به محض گفتن این جمله بخشی از ذهن شما یا خوداگاه این جمله را می گویید که “من خیلی احمق هستم” و این تاکیدات مثبت را قبل از اینکه وارد ناخوداگاه شوند رد می کند.

در حال حاضر فقط این را می گوییم که تغییر نگاهمان در مورد هویت کاذب یکی از مراحلی است که باید برای تغییر یک باور لحاظ شود وقتی این هویت را رها کنید ، چیزهای نادرست از زندگی شما از بین خواهند رفت به نوعی شما هویت خود را از دست نخواهید داد بلکه شخصیت دروغین خود را از بین می برید و به شخصیت واقعی خود نزدیک خواهید شد پیشنهاد می کنیم به البوم های صوتی در حوزه دلخواه خود گوش کنید تا درک تجربی از این موضوع داشته باشید.

 

 

ایمان – چسبی که باورها را در کنار هم نگه می دارد.

ایمان نوعی قدرت شخصی است که در افکار یا عقاید سرمایه گذاری می شود و این افکار ما هستند که به باور تبدیل می شوند. وقتی کاملاً نسبت به چیزی باور پیدا کرده اید و یا نسبت به آن اشتیاق دارید ، نوعی انرژی وجود دارد که در درون شما جاری می شود و هر گونه اندیشه متناقض با ان را از ذهن دور نگه می دارد.

 

وقتی “متقاعد شویم” که ما یا شخص دیگری کاری “احمقانه” یا “اشتباه” انجام داده ایم ، آن نیروی ایمان دیدن ان اتفاق را به روش دیگر دشوار می کند و نقطه مقابل این انرژی شک و تردید است. وقتی دچار تردید می شویم ، به آنچه به خودمان می گوییم یا آنچه دیگران به ما می گویند به روش های مختلف نگاه میکنیم در واقع ما از همه زوایا به آن نگاه می کنیم و گزینه های دیگر را هم در نظر می گیریم.

 

اگر این باور را داریم که احمق هستیم یا فکر دیگری که با این احساسات هماهنگ است به این دلیل است که ما روی ایمان این تصویر “احمق” بودن سرمایه گذاری کرده ایم. تصویر دروغین ما به عنوان یک شخص احمق با استفاده از این انرژی چسبنده ایمان به ما وصل شده است و وقتی سعی می کنیم آن را انکار کنیم یا آن را از بین ببریم ، به دلیل این ایمانی که به این شخصیت دروغین داریم به نظر می رسد در این کار ناموفق هستیم.

 

 

یکی از کلیدهای تغییر باورها این است که ما باید این پیوندهای ایمانی را که ما را به افکار دروغین و هویت های دروغین متصل کرده ایم را بشکنیم. باورهایی که در ذهن شما با اندکی ایمان (چسب) در ذهن شما نگه داشته می شوند ، آسان تر از شکستن باورهایی است که روی آنها ایمان زیادی سرمایه گذاری کرده اید. توانایی شما در تغییر باور به مهارت شما در شک و تردید به شنیده های قبلیتان و همچنین توانایی شما در هدایت قدرت ایمانتان بستگی دارد. شک و تردید شما نسبت به آنچه به آن اعتقاد دارید و قدرت شخصی شما ، دو عامل هستند که روی زمان تغییر باور اثر می گذارند.

 

 

مراحل تغییر یک باور

  1. از قسمت های مختلفی که یک باور تشکیل شده است آگاه شوید.
  2. احساسات مربوط به آن عقاید را رها کنید.
  3. چشم انداز خود را تغییر دهید تا بتوانید هویت دروغین را ببینید.
  4. پیوندهای ایمانی را که یک ایده یا اندیشه را قدرتمند می کنند بشکنید.

این لیست پیچیده یا طولانی نیست ، اما باید برای هر باور اجرا شود. از آنجا که ممکن است اعتقادات بسیاری داشته باشیم ، همانطور که توسط افکار منفی متعددی نشان داده شده است این روند باید تکرار شود و در آغاز کار ذهن آگاهی ممکن است بسیار کند و دست و پا گیر به نظر برسد و این طبیعی است زیرا شما برای اولین بار در حال تغییر دیدگاه و آزاد کردن احساسات هستید. طبیعی است که هنگام یادگیری مهارت های جدید ، احساس ناسازگاری کنید با این حال ، هر چه بیشتر تمرین کنید ، این کارها طبیعی می شوند و شما آنها را با سهولت انجام می دهید نکته مهم این است که کار را برای توسعه این مهارت ها انجام دهیم تا تغییر باورها آسان شود.

 

 

دقیقا مانند یادگیری ریاضی و جدول ضرب همچنین برای یادگیری زبان ساعتها به مکالمات گوش می دادیم و سپس با تکرار نحوه تلفظ و خواندن کلمات به ما آموزش داده می شود بنابراین آزاد کردن احساسات ، تغییر دیدگاه هویت ما و تغییر ایده هایی که به آنها ایمان آورده ایم نیز مهارت های ذهنی هستند اگر این مهارت ها را یاد نگرفته اید ، احتمالاً تغییر باورهای امری دشوار است. برای یادگیری این مهارتهای و تغییر باورها می توانید از پکیج ویژه سایت استفاده کنید در این پکیج یک راهنمای عملی برای تغییر افکار و باورها  بیان شده است.

 

مشاهده صفحه پکیج ویژه

 

منبع:

www.pathwaytohappiness.com/blog/how-change-belief/

 


 

چطور با عبارت های تاکیدی باورهایمان را تغییر دهیم؟

 

” آنچه که هستیم نتیجه آن چه فکر می کنیم است، ذهن همه چیز است. ما آن چیزی می شویم که فکر می کنیم”- بودا

 

اجازه دهید بحث را با یک مثال شروع کنیم: شاید افرادی را دیده باشید که می گویند “من هرگز در ریاضی خوب نیستم” یا “من نمی توانم ریاضی یاد بگیرم” “من از حساب و کتاب متنفرم.”

خوب حقیقت این است گفتگوهای درونی که در مورد خودمان داریم ذهن ما را برای همان گفته ها برنامه ریزی می کند.

 

این افراد حقیقت را بیان نمیکنند بلکه باورهای برنامه ریزی شده خود را فاش می کنند.

کار یک مربی ریاضی در مورد این افراد کمتر از کار مربیگری نسبت زیرا ابتدا باید به تغییر باورهای آنها در مورد خودشان اقدام کند.

 

یکی از تکنیک هایی که یک مربی باید انجام دهد این است که به آنها بگویید دیگر جمله : ” ریاضی را یاد نمی گیرم ” را تکرار نکنند. در عوض باید بگویند “من ریاضی را یاد می گیرم” ، “من در ریاضیات بهتر و بهتر می شوم” یا “من روی محاسبات کار می کنم”.

 

این افراد باید یاد بگیرند زمانی که شروع به گفتن صحبت های منفی در مورد خودشان کردند بلافاصله آنها را با عبارات مثبت تبدیل کنند.

 

شاید در ابتدا این کار احساس خوبی ایجاد نکند اما کم کم آنها احساس بهتری نسبت به ریاضیات پیدا می کنند. بسیاری از افراد حتی پس از مدتی از آن لذت می برند.

 

همه ما در مورد موضوعات مختلف به خودمان چیزهای منفی می گوییم و در عین حال ، آرزو می کنیم که همه چیز تغییر کند، خوب این اتفاق رخ می دهد اما در صورتی که در مورد ذهن و روش های برنامه ریزی آن بیشتر بدانید.

 

عبارت های تاکیدی گفتگوهای مثبت در مورد خودمان هستند. عبارت های تاکیدی جملاتی هستند که در مورد ما یا وضعیت ماست که به صورت زمان حال گفته می شود گویی این جمله از قبل درست است.

تغییر باور

 

عبارت های تاکیدی برای تغییر ذهنمان به ما کمک میکنند، در ادامه روشی را برای استفاده عبارت های تاکیدی شخصی با شما به اشتراک می گذاریم.

 

۱: گفتگوی منفی و اعتقادات خود را شناسایی کنید

۲: از آن باورها تاکیدات مثبت ایجاد کنید

۳: شروع به استفاده از تاکیدات کنید

۴: با استفاده مداوم “جادو” به تدریج آشکار می شود

 

۱: گفتگوی منفی و باورهای خود را شناسایی کنید

این کار را با نوشتن شروع کنید نه با کامپیوتر. اتصال جسم شما با نورون ها و شهود شما مهم است. آنچه بدن ما انجام می دهد ناخودآگاه ما می آموزد.

 

یک قطعه کاغذ را از وسط به نصف تا کنید و سپس آن را باز کنید. در سمت چپ ، لیستی از جملات محدود کننده ای که فکر می کنید دارید و می گویید ، بنویسید مانند : “من توانایی رفتن به مسافرت را ندارم”  یا “کاهش وزن سخت است” یا “من هرگز مرد / زن مناسب خودم را جذب نخواهم کرد”

 

به یکی از موضوعات موجود در این لیست تمرکز کنید ، هر آنچه در مورد آن موضوع به ذهنتان می رسد بنویسید فکر نکنید ، فقط به صورت خودجوش و واقعی بنویسید.

 

سپس چند روز را بگذرانید و به آنچه می گویید و فکر می کنید گوش دهید، به محض گفتن هرگونه صحبت های منفی در مورد خودتان آنها را به لیست خود اضافه کنید.

بعد از اینکه همه آنها را نوشتید منتظر بمانید تا صحبت های بیشتری از لابالایی ذهنتان بیرون بیایید.

 

۲: از آن باورها منفی تاکیدات مثبت ایجاد کنید

 

این قسمت نیاز به تمرین دارد اما می توانید آن را انجام دهید!

 

شما باید چند جمله جدید بنویسید. هنگام انجام این کار ممکن است مقاومت درونی را احساس کنید، شاید به چیزی که می نویسید باور نداشته باشید شاید احساس دلسردی کنید. احتمالاً فکر کنید که عجیب است اما این کار را انجام دهید به مرور برای شما عادی می شود.

 

در سمت راست برگه خود ، روبروی هر عبارت سمت چپ ، جمله جدیدی بنویسید که آن جمله منفی را به یک جمله مثبت تبدیل کند.

 

مانند:

” من توانایی رفتن به تعطیلات را ندارم” تبدیل می شود به ” من می توانم از عهده رفتن به تعطیلات برآیم “

” کاهش وزن سخت است” تبدیل می شود به ” کاهش وزن برای من آسان است “

” من نمی توانم پس انداز کنم” تبدیل می شود به ” من در پس انداز مهارت دارم “

” من هرگز با مرد / زن مناسب ازدواج نخواهم کرد” تبدیل می شود به “من در حال جذب روابط جدید هستم” یا “من آماده ملاقات با همسر جدیدم هستم “

 

عبارات جدید باید به زمان حال باشند. “من … هستم” را بنویسید تا “من خواهم بود” یا  به جای استفاده از ” من قصد دارم … ” از کلمه “تلاش میکنم” استفاده کنید زیرا “من سعی می کنم” جمله ای است که حالت دائمی را بیان میکند.

 

برای اینکه بتوانید ناباوری های خود را در مورد مطالبی که خلاف واقعیت است و غیرممکن به نظر می رسد حل کنید ، می توانید مواردی مانند “من یاد می گیرم …” را تبدیل کنید به “من در … بهتر و بهتر می شوم”. استفاده کنید ، مانند “من در پس انداز بهتر و بهتر می شوم” این جمله احساس بهتری نسبت به “من در پس انداز خوب هستم” ایجاد میکند.

 

۳: استفاده از عبارت های تاکیدی جدید را شروع کنید

 

دوباره کاغذ را از وسط تا بزنید، از این به بعد هرگز سمت چپ را نخوانید و برای همیشه آن بخش را نادیده بگیرید.

 

جملات مثبت سمت راست روی کاغذ را جایی که اغلب آن را مشاهده می کنید قرار دهید مانند بالای دستمال توالت، بالای سینک آشپزخانه یا آینه هر از گاهی تاکیدات را مرور کنید ، نیازی به خواندن کامل لیست نیست. این یک یادآوری گاه به گاه است که باعث می شود فکر خود را تغییر می دهید.

 

اگر مجدد خود را درگیر افکار و عقاید قدیمی (منفی) دیدید ، این افکار را متوقف کنید و در همان لحظه آنها را به مثبت تبدیل کنید.

 

با گفتن هرگونه صحبت های منفی در مورد خودتان میتوانید از خانواده و دوستان خود کمک بخواهید زمان گفتن این صحبت ها ، بلافاصله صحبت های منفی را به مثبت تبدیل کنید و جمله جدید را با صدای بلند برای آنها بگویید.

 

با این کار در طول یک دوره ۳ ماهه به معنای واقعی کلمه باورهای خود را تغییر می دهید.

 

۴: با استفاده مداوم “جادو” به تدریج آشکار می شود

 

اگر سه کار اول را انجام دهید ، “جادو” اتفاق خواهد افتاد! این روش برای بسیار از افراد موفق کار کرده است، این نوع افراد زندگی خوب و خوشی دارند و همه چیز معمولاً مطابق میل آنها پیش می رود و دلیل این نوع زندگی این است که آنها استفاده از عبارت های تاکیدی را به طور مداوم انجام می دهند.

 

با استفاده مداوم از عبارت های تاکیدی نه تنها می گویید که در مدیریت پول مهارت دارید بلکه باور شما شروع به شکل گرفتن می کند و در اینجا است که جادو رخ می دهد زیرا روزی متوجه خواهید شد که در این کار مهارت دارید!

 

صحبت های و باورهای منفی به تدریج از ذهن شما محو می شوند.

اگر به این امر پایبند باشید ، آنچه رخ میدهد این است:

وقتی چیزی می نویسید ، جادو آغاز می شود

بعد از نوشتن آن ، می توانید آن را بخوانید

وقتی شروع به خواندن آن می کنید ، می توانید آن را بگویید

وقتی شروع به گفتن می کنید ، می شنوید

وقتی شروع به شنیدن آن می کنید ، باورتان می شود

وقتی آن را باور کنید ، همه چیز تغییر می کند

وقتی همه چیز شروع به تغییر می کند ، می فهمید و ایمان می آورید

 

اگر در مرور تاکیدات مشکل دارید میتوانید از نرم افزار مجیک پلاس استفاده کنید، این نرم افزار عبارت های تاکیدی مثبت را به صورت اتوماتیک به شما یاداوری می کند . برای اطلاعات بیشتر در مورد نرم افزار مجیک پلاس اینجا کلیک کنید


شناسایی باورهای مخرب با احساسات!!

 

اجازه دهید با بررسی سیستم احساسات ، راهی برای مقابله با احساسات منفی و شناختن باورهای مخرب پیدا کنیم.

آیا همه سیستم های هشدار دهنده ماشین یا تلفن همراه شما که خطراتی مانند کمبود برق باتری یا کاهش سوخت را به شما هشدار می دهند می شناسید؟

 

البته که هیچ کس دوست ندارد این سیگنال ها برای همیشه خاموش باشند زیرا برای ایمنی و محافظت از جان ما طراحی شده اند تا وقتی چیزی اشکال پیدا میکند به ما هشدار دهند.

 

احساسات شما هم دقیقا به همین روش کار میکند.

احساسات منفی شما وقتی چیزی درست نیست را به شما هشدار می دهند، سیستم احساسات شما وقتی که از مسیر زندگی و اهداف خود خارج می شوید به شما نشان می دهند تا از خود مراقبت کنید.

 

در واقع وجود این احساسات به نفع شماست زیرا شما را مجدد به مسیر درست هدایت میکند.

احساسات چیزی است که باید آنها را بررسی کنید ببینید چه چیزی باعث ایجاد آنها شده است، به دنبال الگوهای فکری آنها باشید.

 

هر احساسی که دارید نتیجه یک باور است، این نتیجه یک مسیر ذهنی است که به اندازه کافی در مغز قدرتمند است که باعث ایجاد احساسات شده است.

 

اگر روی بهبود خود و توسعه شخصی خود کار کنید متوجه شدیده اید که برخی مواقع بدون هیچ دلیل مشخصی افسردگی ، اضطراب ، ترس و استرس دارید و این به احتمال زیاد وجود لایه های دیگری از برنامه های مخرب و منفی در ناخوداگاه است که به آنها نپرداخته اید و نیاز به بهبودی دارد.

 

این احساسات به سادگی نشانه هایی است و به مناطقی از زندگی شما اشاره می کند که هنوز باید روی آنها کار کنید.

 

مشکلات جدید را به مشکلات قدیمی اضافه نکنید

زمانی که این نشانه ها به وجود می آیند چه کنیم؟ بهترین روش برای بررسی ریشه ای احساسات منفی چیست؟ مکانیسم درست مقابله با استرس ، افسردگی ، اضطراب یا ترس چیست؟

 

اغلب افراد این احساسات و دلایل آنها را نادیده می گیرند.

از آنجا که احساسات منفی بسیار ناخوشایند هستند ، بسیاری از ما ترجیح می دهیم از آنها اجتناب کرده و به سراغ رفع مشکلات راحتر برویم.

 

آیا وقتی در بزرگراه با سرعت حرکت می کنید و چراغ قرمز بنزین روشن می شود آن را نادیده می گیرید؟ احتمالا نه و این دقیقاً همان چیزی است که در مورد احساسات نباید نادیده گرفته شود.

 

بنابراین اولین قدم برای رفع آنها جلوگیری از فرار و تأیید حضور آنها است.

 

سیستم احساسات

تقصیر تو نیست

اشتیاق شما برای فرار از احساسات تقصیر شما نیست.

همه ما از کودکی برنامه ریزی شده ایم که اینگونه عمل کنیم زیرا جامعه ایجاب کرده است که ما این کار را انجام دهیم.

 

  • مرد باش و گریه کن (یک مرد گریه نمی کند)
  • دختران بزرگ گریه نمی کنند
  • بچه بودن را متوقف کن (دیگر بزرگ شدی بچه نباش)
  • چرا نمی توانید مانند دیگران لبخند بزنید و خوشحال باشید؟
  • باید عصبانی شوی ؟

 

چند بار با مشابه جملات بالا را از والدین و افراد دیگر شنیده اید؟

برای بسیاری از ما طولی نکشید که در کودکی متوجه شدیم که بزرگسالان به احساسات بد ما واکنش نشان می دهند.

 

در کودکی به سرعت یاد گرفتیم که این احساسات را سرکوب کنیم و امروز در بزرگسالی هر زمان که احساسات ما را عذاب می دهد سریع آنها را سرکوب و یا از آنها فرار میکنیم.

 

در کودکی مغز در حال رشد شما تلاش کرده است تا به احساسات منفی پاسخ دهد، بنابراین شاید در کودکی فکر می کردید “مادر من بهتر می داند؛ اگر او بگوید که احساس چنین کاری اشتباه است ، پس باید حق با او باشد. “

 

وقت آن است که بفهمید عصبانیت ، اضطراب یا غمگین بودن به معنای این نیست که مشکلی برای شما پیش آمده است. این احساسات سیگنالهای راهنمایی هستند که حقایق پنهانی درباره باورهای ناخودگاه شما را بیان می کنند.

وقتی وجود آنها را بپذیرید و به خود اجازه دهید این احساسات را تجربه کنید ، می توانید آنچه واقعاً در زیر آنها جریان دارد را کشف کنید، این سالم ترین راه برای برقراری با سیستم احساسات است.

 

به عنوان مثال ، اگر هر بار که وقت خود را روی مسائل دیگران می گذرانید و این خشم کنترل نشده ای را درون شما ایجاد می کند ، آن را فرصتی عالی برای بررسی دلیل وجود این احساس بدانید.

احساسات و باور

 

سرکوب احساسات در طولانی مدت فقط باعث آسیب بیشتر به شما می شود.

تصور کنید هنگام تهیه وعده غذایی ، به اشتباه کف دست خود را روی مشعل گاز قرار داده اید.

 

همانطور که نگاه نکردن به دست و نادیده گرفتن دست سوزانده شده باعث از بین رفتن درد نمی شود بلکه ادامه این کار می تواند دست شما را از بین ببرد و درمان علائم و قرار دادن یخ روی دست نیز کمک چندانی نخواهد کرد.

 

بنابراین باید درد را جدی بگیرید و برای مقابله با علت اصلی درد و دور کردن دست خود از مشعل اقدام کنید.

 

وقتی دستتان می سوزد اینطور فکر نمیکنید که : “اگر آنچه که اتفاق می افتد را نادیده بگیرم آیا اوضاع درست خواهد شد” یا  “دست من درد می کند حتما چیزی با من مشکل دارد”. شما اینگونه فکر نمیکنید بلکه سریع مشکل را ریشه حل میکنید “دست خود را از روی مشعل برمیدارید”

 

با تائید کردن آنها با احساسات خود کنار بیایید

دقیقا به همین روش چشم بستن روی احساسات خود باعث از بین رفتن دلایل آنها نمی شود و در واقع باعث می شود اوضاع بدتر شود.

 

شما می توانید سیستم احساسات خود را مانند پاسخ درد در بدن خود در نظر بگیرید. این سیستم زمانی به درستی عمل میکند که  وقتی پیامی بدن شما برای شما ارسال می کند هر چقدر هم که بد باشد به آن توجه کنید.

 

به همین ترتیب ، اگر فرکانس ارتعاشی منفی شما همچنان ادامه داشته باشد این نشانه مهمی است که شما به پیامی که آن احساسات سعی در انتقال آن دارند نپرداخته اید.

 

بخاطر داشته باشید: عصبانیت ، ترس ، افسردگی ، شرم ، اضطراب برای کمک به شما آمده اند، آنها می خواهند شما با منبع و خدای خود همسو شوید تا بار دیگر بتوانید در مسیر ثروت و موفقیت قرار بگیرید.

 

 

احساس خوب

احساس خوب داشتن حالت طبیعی ما موجودات زنده است.

 

ما در این جهان کامل و ایده ال به دنیا آمده ایم اما برنامه ریزی های مخربی در مغز شما شکل گرفته است که این باعث می شود خود واقعیتان نباشید.

 

شرطی سازی های مخرب مانند یک اشکال نرم افزاری هستند و به همین دلیل است که احساس ناراحتی می کنید به دلیل این برنامه هاست که مقابل موجودیت طبیعی شما هستند ، یعنی رشد.

 

در ادامه دقیقاً خواهید فهمید که چرا ناخودآگاه شما هر نتیجه ای را که در زندگی می گیرید را کنترل می کند.

هنگامی که ما اغلب احساسات ناخوشایند را تجربه می کنیم ، این نشانه این است که ما از مسیر خارج شده ایم و چیزی باید اصلاح شود وقتی این اتفاق می افتد آن را نادیده نگیرید با آن روبرو شوید و آن را بررسی کنید.

 

شاید شما ترسیده باشید که اگر نگرانی و ناراحتی خود را تائید کنید ، اتفاقات وحشتناکی رخ خواهد داد. شاید از افتادن در ورطه احساسات ترسیده باشید و فکر کنید هرگز قادر به بیرون آمدن نیستید ، اما اینطور نیست ممکن است احساسات بدی داشته باشد اما با مشاهده سیگنال هایی که سیستم احساسات برای شما ارسال می کند سرانجام می توانید درک کنید که چرا اینگونه احساساتی دارید، با این کار آن سدهای مخفی که در تمام این مدت از آنها غافل بوده اید را آشکار خواهید کرد.

 

وقتی احساسات شما را دربر میگیرند چه کاری باید انجام دهید؟

با خودتان مهربان باشید

 

اول از همه ، باید از سرکوب و دور کردن احساسات اجتناب کنید. بدون اینکه خودتان را به خاطر داشتن آنها قضاوت کنید اجازه دهید آنها وجود داشته باشند.

 

دست از این کار بردارید همین الان خود را به خاطر احساساتتان قضاوت نکنید انجام چنین کاری مخالف مهربانی با خود است در واقع این کار قضاوت و ناامیدی زیادی را در بر دارد.

 

این کار همچنین نشان می دهد که شما از سفر خود برای پیشرفت شخصی لذت نمی برید. احتمالا به این دلیل است که می خواهید به سرعت همه مشکلاتتان برطرف شود ، در حالی که پرداختن به این موارد زمان بر است.

 

هشیار باشید

دومین کاری که می توانید بعد از اینکه قضاوت خود را رها کردید ، انجام دهید ، تمرین ذهن آگاهی و مشاهده خودتان است. با این کار می توانید، نشانه های که خلق و خوی منفی شما سعی در انتقال آنها را دارد مشاهده کنید.

 

بنابراین احساسات را مشاهده کنید و سعی کنید مواردی که شما را از حالت طبیعی خارج می کند را شناسایی کنید.

 

مرحله سوم شامل مدیریت دلایل بروز علائم یا احساسات منفی است. بنابراین ، به جای اینکه بخواهید بدبختی یا استرس خود را درمان کنید از خود بپرسید که چرا چنین احساسی را احساس می کنید؟

 

همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، ضمیر ناخودآگاه به روشی خاص شکل گرفته است و تا زمانی که باور جدید جایگزین باورهای عمیق و قدیمی نشود هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.

 

وقتی احساسات را شناسایی کردید به دنبال ریشه آنها باشید و به دنبال کشف باورهای محدود کننده ای که مدتها پیش از دوران کودکی در شما پرورش داده شده است باشید.

 

تغییر باورهای ناخوداگاه

 

بررسی و کشف باورهای مخرب آنها را تغییر نمی دهد

 

کشف باورهای محدود کننده تنها اولین قدم است و مرحله ای که به شما کمک می کند تا خودتان را بهتر درک کنید اما بهبود یا تغییر آنها چیز دیگری است.

 

زمانی که باورهای مخرب را کشف کردید باید برای تغییر آنها کار بکنید که این کار با تکرار عبارت های تاکیدی مثبت در مورد همان موضوعی که قصد تغییر آن را دارید انجام می شود. قدرت فوق العاده تکرار عبارت های تاکیدی مثبت میتواند زندگی شما را به سمت بهتر شد تغییر دهد.

 

تکرار عبارت های شاید زمان بر و خسته کننده باشد اما فایل های سابلیمینال به شما کمک میکند تا در تغییر احساسات مخرب و بهبود زخمهای عمیق دوران کودکی گامهای بزرگی بردارید.

 

اگر آماده کنار آمدن با احساسات و ایجاد احساسات مثبت هستید ، فایل های سابلیمینال خلاص شدن از شر عادتهای مخرب ذهنی را در اینجا پیدا کنید.

 

در حین اینکه مراقبت از سیستم احساسات و تلاش مداوم برای رشد خود هستید این فایل ها چیزی است که می تواند این سفر را برای شما لذت بخش کند.

 

در مورد فایل های سابلیمینال بیشتر بدانید…

  1. ۱

    درود وتشکر فراوان بخاطر مقالات رایگانی که در سایت به اشتراک میگذارید
    دوست دارم این را بگویم
    واقعا این مقالات از محبت و عشقی که شما دارید سرچشمه گرفته است
    به وضوح میتوان این محبت را دید
    راهکارهایی که شما منتشر میکنید واقعا خیلی اثر گذار هستند
    بسیار خوب است که افکار والگوهای مخرب را با مثال معرفی میکنید
    هر وقت در این سایت نمونه افکار منفی را با ذکر مثالهایی که می آورید میخوانم و از آنها مطلع میشوم گویا سدی از سر راهم برداشته میشود
    چون در روند روز دیگر میدانم که کدام فکر مثال باور غلط است و این (دانستن وشناختن) خیلی کمک کننده است زیرا دیگر آن صدا منفی که خودش را در غالب آدم نشان میدهد شناخته شده است
    شناختن ودانستن این صداها و حرف ها و کلماتشون خیلی راهگشا هستند
    دوست دارم باز هم به سهم خودم از شماها و همکاران و همه عزیزان تشکر وقدردانی کنم
    خداراسپاس
    محمدعلی نصراصفهانی
    اصفهان

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید




سلام جناب علیخانی و تیم زحمتکشتان سپاسگزارم بخاطر اینکه این توانایی و انگیزه را داشتی برای اول خودت که به موفقیت رسیدی و بعد ترویج ان در ایران به یاری خدا این سایت در مسیرم قرار گرفت و ۲ محصول سفارش دادم که همون روز اول اولین نتیجه رویت شد به حول و قوه الهی حتما در اینده نزدیک از نتایج خواهم گفت برای کاربران سایت که میشود .بازهم سپاسگذارم و امیدوارم در این مسیر موفق باشید

این مطلب را به اشتراک بگذارید



امتیاز شما به این مطلب

train-your-brain.jpg


جست و جو

برای جست و جو کلمه مورد نظر را وارد کنید.

پیام های سیستم

چطور به جمع میلیونرها بپیوندید ؟ این سوالی است که خیلی از افراد از خود می پرسند؟

جورج کامل، یکی از مجریان برنامه «نمایش رمزی»، یک ویدیوی درباره افزایش تعداد میلیونرها منتشر کرده است. به گفته کامل، این جهش بواسطه جهش بزرگ در بازار سهام در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال ۲۰۲۲ است که در آن مارکت S&P 500 بزرگترین افت سالانه خود را که از سال ۲۰۰۸ ثبت کرده بود ، تقویت شده است.

۸+۸+۸ قانون موفقیت

همیشه گفتن راحتر از انجام دادن است. کار، خانواده، سلامتی و اهداف شخصی ما با هم رقابت می کنند. یافتن هماهنگی بین این اولویت ها یک چالش همیشگی است.

به همین دلیل است که قانون ساده و در عین حال موثر ۸+۸+۸ زندگی هزاران نفر را متحول کرده است. اختصاص ۸ ساعت به کار، وقت شخصی و استراحت باعث می شود تا انگیزه و موفقیت پایدارتر قابل دستیابی باشد. اجرای این قانون مستلزم تغییر در طرز فکر، تاکتیک های عملی برای هر حوزه زندگی و سازگاری با سبک زندگی شما است. بازدهی در سلامت روان، بهره وری، و تحقق بلندمدت آن را تبدیل به یک تغییر بازی ارزش کاوش می کند. در ادامه بخوانید تا بدانید چگونه قانون ۸+۸+۸ می‌تواند باعث بهبود پایدار زندگی شما شود.

۷ راه برای غلبه بر ترس از شکست

راه برای غلبه بر ترس از شکست

وقتی روی پروژه ای تلاش می کنید، و به افراد زیادی در مورد آن صحبت میکنید و شب ها بی خوابی می کشید و در تلاش هستید مسیر موفقیت را سپری کنید، شکست می تواند کوبنده باشد. اما اگر دائماً از نتیجه منفی می ترسید، نمی توانید به هدف خود برسید.

ممکن است شغل رویایی خود را از لیست اهداف خود خط بزنید چون با وجود شکست، تلاش بی معنی خواهد بود. ممکن است به یک رابطه امیدوارکننده پایان دهید زیرا اگر رابطه به خوبی پیش نرود از درد پس از جدایی می ترسید. در هر دوی این موارد، با ایجاد یک نتیجه بد می تواند شما را از دنبال کردن اهدافتان باز دارد.

چه در محل کار باشد چه در زندگی، طبیعی است که نگران این باشیم که آیا همه چیز درست می شود یا خیر. اما در واقع، طبق نظرسنجی که روی بیش از ۱۰۰۰ نفر انجام شد، مردم بیشتر از اینکه از عنکبوت ها، تنها ماندن در خانه و حتی ارواح می ترسند از شکست خوردن می ترسند.

اما اگر به ترس اجازه دهید به شما غلبه کند می تواند شما را ناتوان کند. مهم است که مراقب ترس‌های خود باشید تا تأثیر منفی بر زندگی شما نداشته باشند.

در ادامه روش هایی وجود دارد که به شما کمک میکند بر ترس از شکست غلبه کنید.

بهترین عبارت های تاکیدی برگفته از کتاب ۴ اثر از فلورانس اسکاول شین

فلورانس اسکاول شین (انگلیسی: Florence Scovel Shinn؛ ۲۴ سپتامبر ۱۸۷۱–۱۷ اکتبر ۱۹۴۰) هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا بود که در سال‌های میانی عمر خود تبدیل به یک معلم مذهبی تفکر نوین و نویسندهٔ متافیزیک شد. در محیط‌های تفکر نوین، شین به خاطر کتاب اولیه‌اش «بازی زندگی و چگونگی بازی کردن آن» (۱۹۲۵) شناخته می‌شود.

فلورانس اسکاول شین فلسفه خود را به این صورت بیان می‌کند:نیروهای نامرئی همواره برای انسان کار می‌کنند که همیشه خودش رشته‌ها را می‌کشد، اگرچه انسان از این موضوع آگاه نیست. اما به دلیل قدرت ارتعاش کلمات، هر چه انسان بیان می‌کند، شروع به جذب آن می‌کند.— بازی زندگی، فلورنس اسکوول شین

اپدیت مقاله: چگونه ذهنیت افراد ثروتمند را داشته کنیم ؟

افراد ثروتمندان از نظر عادت با بقیه افراد جامعه چه تفاوت هایی دارند؟ پس از مطالعه ۲۳۳ فرد ثروتمند و ۱۲۸ فرد فقیر به مدت پنج سال، توماس کورلی، حسابدار و برنامه ریز مالی، عادات موفقیت روزانه افراد ثروتمند را در کتاب خود به نام عادات ثروتمندان: عادت های روزانه افراد ثروتمند و موفق کشف کرد. از ۲۳۳ میلیونر، ۱۷۷ نفر خودساخته بودند و ۵۶ نفر از آنها پول خود را به ارث برده بودند.

برنده شدن در قرعه کشی

تأکیدات آلبوم ذهن خوداگاه و ناخودآگاه شما را با هم هماهنگ میکند و توانایی تجسم شما را برای برنده شدن افزایش میدهد .با این آلبوم ذهن شما کاملا با هدف برنده شدن هماهنگ خواهد شد و عمیقا برای پیروز شدن در قرعه کشی اعتقاد پیدا خواهید کرد.

انتشار مقاله: چگونه در شرایط سخت به خدا اعتماد کنیم؟

اعتماد به معنای باور قابل اطمینان به، حقیقت، توانایی یا قدرتی بالاتر از قدرت خودمان است. بنابراین، وقتی صحبت از اعتماد به خدا می شود، به معنای ایمان به قابل اطمینان به، کلام او، توانایی و قدرت او است. کتاب مقدس می گوید که خدا نمی تواند دروغ بگوید. او همیشه به وعده هایش عمل می کند و اینکه او شما را دوست دارد و خیری برای شما در نظر گرفته است. توکل به او به این معناست که آنچه را که او در مورد خودش، درباره جهان و درباره شما می گوید، درست است.

آپدیت مقاله: چطور قانون مقاومت را شکست دهیم؟

آیا وقتی سعی می کنید خواسته های خود را آشکار کنید و هیچ اتفاقی نمی افتد احساس ناامیدی می کنید؟

به نظر می رسد که یک نیروی نامرئی و بیرونی وجود دارد که به ما فشار می آورد و خواسته های ما را از ما دور میکند، اما در واقع مقاومت از درون می آید.

برای از بین بردن مقاومت ها، باید به درون نگاه کنید تا بفهمید چرا مانع رسیدن به خواسته های خود می شوید. شما باید با تغییر باورهای قدیمی مخرب و رها کردن وابستگی به نتیجه، قدرت خود را پس بگیرید. سپس با انجام اقدامات الهام‌آمیز و یافتن شواهد از قبلاً نشان داده شده اقدام کنید.

انتشار محصول : مراقبه نور

آیا در زندگی خود مشکلات جسمی دارید و احتمال می دهید به دلیل انسداد انرژی باشد؟

آیا بدون اینکه بفهمید چرا به سمت احساسات و واکنش های منفی گرایش دارید ؟

آیا می خواهید از نظر جسمی و عاطفی سالم و متعادل باشید، و روابط عالی با دوستان خود ایجاد کنید؟

اگر اینطور است از این مراقبه قدرتمند برای بازگرداندن تعادل به بدن، ذهن و روح خود استفاده کنید – هر ۷ مرکز چاکراها را باز ، درمان و متعادل کنید و به یک رابطه هماهنگ با خود و جهان برسید.

انتشار مقاله : چطور خواسته خود را متجلی کنیم؟ باید و نبایدها

جلی خواسته ها چیست؟

تجلی، به معنی تجربه چیزی است که می خواهید احساس کنید – و سپس زندگی و باور به آن تجربه به طوری که بتوانید آن را به صورت فیزیکی خلق کنید.

می‌توانید برای جذب هر چیزی که می‌خواهید را تجلی کنید، خواه یک تجارت موفق، سلامتی بهتر، یک رابطه یا حتی یک شی مادی.

گاهی اوقات ما چیزهایی فراتر از رویاهایمان آشکار می کنیم. بنابراین هنگام تجلی، مهم است که برای احتمالاتی که ممکن است رخ دهد اماده باشید. زیرا وقتی با انرژی محبت آمیز کیهان هماهنگ می شوید، هیچ محدودیتی برای آنچه می توانید جذب کنید وجود ندارد.

آپدیت مقاله : هفت بعد ذهن

بعد اول درون چیزهایی است که نمی توانید ببینید یا لمس کنید. داخل یک تکه میوه بعد اول است. بیرون یا سطح میوه بعد دوم است. درون بدن فیزیکی، زمین، یک درخت و یک سنگ – اینها همه در بعد اول قرار دارند. برای بیرون آوردن بعد اول، به سادگی میوه را باز کنید. بخشی که قبلاً دیده نشده بود و دست نخورده بود اما اکنون قابل مشاهده و محسوس است که به بعد دوم آورده شده است.

هفت بعد ذهن

هفت بعد ذهن- نقشه هستی و آگاهی

ساتگورو سیوایا سابرامونیاسوامی(سیوایا سابرامونیاسوامی یک رهبر مذهبی هندو آمریکایی بود که توسط پیروانش به گورودوا معروف بود. سوبرامونیاسوامی در اوکلند کالیفرنیا به دنیا آمد و در جوانی هندوئیسم را پذیرفت)، آگاهی را به هفت دسته تقسیم می کند که از درشت تا بسیار ظریف شامل می شود. دو مورد اول وجود فیزیکی را توصیف می کنند – درون و بیرون اشیا. بعد سوم سطح هوشیاری طبیعی بشر است که شامل افکار و احساسات درباره زندگی خود و دیگران است. بعد چهارم تا هفتم را می توان به عنوان قلمروهای درونی، عرفانی یا بالاتر آگاهی توصیف کرد. آنها در همه چیز هستند اما برای دسترسی مداوم به آموزش و تمرین نیاز دارند. این مقاله منحصر به فرد در ارائه راهنمایی در تلاش های ما برای دسترسی به حالات درونی آگاهی مفید است.

آیا واقعاً فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده می کنیم؟

در نهایت، تصور اینکه انسان تنها از ۱۰ درصد از مغز استفاده میکند نه تنها نادرست، بلکه نامربوط است.ذهن فوق‌العاده انعطاف پذیر است و می‌تواند زمانی که منطقه‌ای از بین می‌رود یا آسیب می‌بیند، دوباره مسیرهای عصبی جدید ایجاد کند. حتی اگر بخشی از مغز آسیب دیده یا برداشته شود، ذهن می تواند راهی برای کار با حداکثر ظرفیت خود پیدا کند.

آپدیت مقاله : چطور به خواسته هایمان برسیم؟

وقتی میخواهید به این سوال پاسخ ‌دهید واقع‌بین باشید: از خودتان بپرسید در زندگیم “من الان کجا هستم؟” پاسخ صادقانه به این سوال روی کسب و کار و کل زندگی شما تاثیر دارد.

در کتاب از خوب به عالی، جیم کالینز داستان جیم استاکدیل، افسر ارتش آمریکا را روایت می کند که در طول جنگ ویتنام به مدت هشت سال اسیر بود و مرتباً شکنجه می شد. از استاکدیل پرسیده می شود کدام سربازها موفق به زنده ماندن شدند. استاکدیل پاسخ می دهد: پاسخ ساده است: خوشبین ها.

ورود به حساب کاربری

ایجاد حساب کاربری جدید