ذهن ناخوداگاه چطور روی اعمال و رفتار ما کنترل دارد؟

ذهن ناخوداگاه چطور روی اعمال و رفتار ما کنترل دارد؟
چکیده این مطلب : انتشار : ۱۵ , مهر , ۱۴۰۰ ۳ نظر ۳۳۲۶ بازدید زمان مطالعه ۱۹ دقیقه پادکست به زودی

ذهن ناخوداگاه شبانه روز بدون چون چرا کار میکند و مهم نیست چه چیز خوب است و چه چیز بد و متناسب با الگوهای پایدار شما پیش میرود.

 

ذهن ناخوداگاه مانند یک بانک بزرگ اطلاعات است و ظرفیت ان عملا نامحدود است و تاکنون هر انچه که در زندگی برای شما رخ داده است را ذخیره میکند.

تا زمانی که شما به سن ۲۱ سالگی میرسید مثل این می ماند که بیش از یک میلیون بار دایره المعارف کل بریتانیا را ذخیره کنید.

 

افراد مسن زمانی که تحت هیپنوتیزم قرار بگیرند میتوانند خاطرات کل ۵۰ سال گذشته را با وضوح بالا بیاد بیاورند و اینجا قدرت ذهن ناخوداگاه مشخص میشود و این شک ما نسبت به ناخودگاه است که اگاهانه ان را نادیده میگیریم.

 

عملکرد ذهن ناخوداگاه برای ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات است و این وظیفه برای این است که راه و روش زندگی شما برنامه ریزی میشود و ذهن ناخوداگاه شما طبق الگوهایتان زندگی شما را پیش می برد.

 

ضمیر ناخوداگاه شما درونی است و دور از دسترس شما است و منطقی نیست و تنها از دستوراتی که دریافت میکند اطاعت میکند ذهن ناخوداگاه را میتواند مانند یک باغبان دید که فقط به بزرهایی که کاشته است فکر میکند و اینکه این دانه ها رشد میکنند و بزرگ میشوند و در غالب باورهای ریشه دار ما خود را نشان میدهند و ناخوداگاه هم عینا از این دانه ها پیروی میکند.

 

درک کردن ذهن ناخوداگاه
ضمیرناخوداگاه همیشه در حالت فعالیت است

 

ذهن ناخوداگاه شما در عین اینکه مرکز فرماندهی است ولی هر دستوری که به ان داده شود اطاعت میکند .

ضمیر ناخوداگاه شبانه روز بدون چون چرا کار میکند و برای او مهم نیست چه چیز خوب و یا چه چیز بد است زیرا متناسب با الگوهای پایدار شما پیش میرود. در ذهن ناخوداگاه شما یا گل رشد میکند یا علف های هرز ، هر گیاهی معادل ذهنی خاص خودش را ایجاد میکند.

 

ذهن ناخوداگاه شما درجه حرارت بدن شما را دقیقا روی ۶/۹۸ درجه فارنهایت یا ۳۷ درجه سانتیگراد نگه میدارد همچنین تنفس و ضربان قلبتان بدون اینکه شما بخواهید کاری انجام دهید منظم انجام میشوند و این تعادل در بین صدها مواد شیمیایی و میلیاردها سلول در هماهنگی کامل انجام میشود .

 

 

تمام عادت ها ،تفکرات و عملکرد ما در ذهن ناخوداگاه ذخیره میشود و این محدوده امن شما را ایجاد میکند و کمک میکند که شما همیشه از خطرات در امان باشید .

ذهن ناخوداگاه شما باعث میشود هر زمان که شما در حال انجام کاری جدید یا متفاوت هستید احساس نارحتی یا ناامنی کنید و یا اینکه اگر در حال تغییر الگوهای داخلی ذهنتان هستید به شما یک احساس فیزیکی ناراحت کننده میدهد.

 

شما میتوانید این را حس کنید که هر زمان در حال ایجاد تغییری جدید هستید ذهن ناخوداگاه،  شما را به سمت منطقه راحت بودن میکشاند حتی فکر کردن در مورد انجام کاری متفاوت با توجه با انچه قبلا به ان عادت کرده اید در شما یک احساس تنش و اضطراب ایجاد میکند.

 

مردان و زنان موفق همیشه در حال گسترش دادن منطقه راحتی خود و درک کردن ذهن ناخوداگاه خود هستند انها بسیار از منطقه راحتیشان اگاه هستند و میدانند که راضی بودن از خودشان یک دشمن بسیار بزرگ از خلاقیت و فرصت های اینده است .

 

برای اینکه رشد کنید باید از منطقه راحتیتان خارج شوید شما باید احساس ناراحتی اول تغییرات را قبول کنید و ان را تا زمانی انجام دهید که احساس ارامش کردید وان زمان است که منطقه راحتی شما گسترش یافته است ویک پله بالاتر رفته اید . برای اطلاعات بیشتر روی متن زیر کلیک کنید.

 

عملکرد ضمیرناخوداگاه


ناخوداگاه چطور روی اعمال و رفتار ما کنترل دارد؟

 

پیامهای سابلیمینال و محرک های روانشناسی ما را به این باور می رساند که بدون اینکه متوجه شویم می توانیم تحت تأثیر قرار بگیریم ، اما سوال این است که ذهن ناخودآگاه ما چقدر قدرتمند است؟

 

گاهی اوقات وقتی از خودم می پرسم که چرا انتخاب خاصی کرده ام ، متوجه می شوم که واقعاً نمی دانم. تا چه حد تحت کنترل چیزهایی هستیم که از آنها آگاه نیستیم؟ – پل ، ۴۳ ، لندن

Sometimes when I ask myself why I’ve made a certain choice, I realise I don’t actually know. To what extent we are ruled by things we aren’t conscious of? – Paul, 43, London

 

چرا این ماشین را خریدید؟ چرا عاشق شریک زندگی خود شدید؟ وقتی شروع به بررسی اساس انتخاب های زندگی خود می کنیم ، خواه مهم باشند یا نه ، ممکن است به این نتیجه برسیم که سرنخ چندانی نداریم. ما حتی ممکن است تعجب کنیم که آیا ما واقعاً ذهن خود را می شناسیم و چه چیزی خارج از آگاهی ما در آن می گذرد.

 

خوشبختانه ، علم روانشناسی بینش های مهم و شگفت انگیزی به ما می دهد. یکی از مهمترین یافته ها از روانشناس بنیامین لیبت (Benjamin Libet) در دهه ۱۹۸۰ است. او آزمایشی را طراحی کرد که به طرز فریبنده ای ساده بود و از آن زمان تاکنون بحث های زیادی را ایجاد کرده است.

 

در یک آزمایش از شرکت کنندگان خواسته شد تا با آرامش در مقابل یک ساعت بنشینند. روی صفحه ساعت یک چراغ کوچک دور آن در حال چرخش بود. از شرکت کنندگان خواسته شد هر زمان احساس کردن برانگیخته شدند که انگشت خود را خم کنند باید انگشت خود را خم کنند و در عین حال موقعیت نور را روی صفحه ساعت به خاطر بسپارند. همزمان با این اتفاق فعالیت مغزی شرکت کنندگان از طریق الکتروانسفالوگرام (EEG) ، که سطوح فعالیت الکتریکی در مغز را تشخیص می دهد ، ثبت شد.

 

آنچه لیبت توانست نشان دهد این بود که زمان بندی ها واقعاً مهم هستند و آنها سرنخ مهمی را در مورد اینکه آیا ناخودآگاه نقش مهمی در آنچه ما انجام می دهیم دارد یا نه ، ارائه می دهند. او نشان داد که فعالیت الکتریکی در مغز قبل از اینکه مردم آگاهانه قصد خم شدن انگشتان خود را داشته باشند به خوبی مشخص شده است و سپس این کار را انجام میدهند.

 

به عبارت دیگر ، مکانیسم های ناخودآگاه از طریق آماده سازی فعالیت عصبی ، ما را برای هر اقدامی که تصمیم داریم انجام دهیم آماده می کند. اما همه اینها قبل از اینکه ما آگاهانه قصد انجام کاری را تجربه کنیم اتفاق می افتد. به نظر می رسد ناخودآگاه ما بر تمام اعمالی که انجام می دهیم حاکم است.

ذهن ناخوداگاه

 

اما با پیشرفت علم ، ما می توانیم روی آنچه که می دانیم تجدید نظر کرده و آن را بهبود دهیم. ما اکنون می دانیم که چندین مشکلات بنیادی در زمینه تجربی وجود دارد که نشان می دهد ادعاها مبنی بر اینکه ناخودآگاه ما اساساً بر رفتار ما حاکم است ، بسیار اغراق آمیز است. به عنوان مثال ، هنگام تصحیح ارزیابی ها در برآوردهای ذهنی آگاهانه ، فاصله بین اهداف آگاهانه و فعالیت مغزی کاهش می یابد. با این حال ، یافته های اصلی هنوز قانع کننده هستند حتی اگر نتوان از آنها برای ادعای اینکه ناخودآگاه به طور کامل بر رفتار ما کنترل دارد استفاده کرد.

 

راه دیگر برای نزدیک شدن به این ایده که آیا ما در نهایت تحت کنترل ناخودآگاه خود هستیم این است که به مواردی نگاه کنیم که ممکن است انتظار داشته باشیم از روش دستکاری ناخودآگاه رخ می دهد. در حقیقت من در تحقیقات خود از مردم پرسیدم که اینها چه هستند.

 

متداول ترین مثال بازاریابی و تبلیغات بود. با توجه به اینکه ما اغلب با اصطلاحاتی مانند “تبلیغات سابلیمینال” روبرو می شویم ، تعجب آور نیست و این بدان معناست که ما به سمت انتخاب هایی و از راههایی هدایت می شویم که هیچ آگاهی بر آن ها نداریم.

 

فرآیندهای ناخودآگاه مانند شهود به گونه ای عمل می کنند که طیف وسیعی از اطلاعات پیچیده را بطور خودکار و سریع ترکیب می کنند.

 

اما آیا ما بدون فکر آگاهانه تصمیم می گیریم؟ برای پی بردن به این موضوع ، محققان سه حوزه را مورد بررسی قرار داده اند: میزان انتخابهای ما بر اساس فرایندهای ناخودآگاه ، اینکه آیا این فرایندهای ناخودآگاه اساساً مغرضانه هستند (به عنوان مثال ، جنسیتی یا نژادپرستانه) ، و چه کاری می توان انجام داد تا تصمیم گیری مغرضانه و ناخودآگاه ما بهبود یابد.

 

در اولین نکته ، یک مطالعه محوری بررسی شد که آیا بهترین انتخابهای انجام شده در محیطی که مشتری قرار دارد بر اساس تفکر فعال بوده است یا خیر. یافته های شگفت انگیز این بود که مردم به هیچ وجه فکر نمی کردند ، به خصوص در محیط های پیچیده انتخاب های بهتری انجام می دادند.

 

محققان استدلال کردند که این امر به این دلیل است که فرایندهای ناخودآگاه ما نسبت به فرآیندهای آگاهانه محدودیت کمتری دارند ، که خواسته های زیادی را بر روی سیستم شناختی ما ایجاد می کند. فرآیندهای ناخودآگاه مانند شهود ، به گونه ای عمل می کنند که طیف وسیعی از اطلاعات پیچیده را به طور خودکار و سریع ترکیب می شوند و این نسبت به تفکر آگاهانه برتری دارد.

 

با این وجود ، مواردی وجود دارد که می تواند بر تصمیمات ما تأثیر بگذارد و تفکر ما را هدایت کند که همیشه به آن توجه نمی کنیم ، مانند احساسات ، خلق و خو ، خستگی ، گرسنگی ، استرس و باورهای قبلی. ما حتی گاهی اوقات می توانیم با آگاهی از سیستم های مناسب با آنها مقابله کنیم یا قبول کنیم که آنها در رفتار ما نقش دارند.

ذهن ناخوداگاه

با این حال تلاش هایی برای بهبود نحوه تصمیم گیری در زندگی روزمره (مانند تغذیه سالم یا کسب دارمد بیشتر) وجود دارد که در آن فرایندهای ناخودآگاه ما توانایی ما را برای انجام این کار محدود کند. در اینجا تحقیقات ریچارد تالر برنده جایزه نوبل و کاس سانشتاین انقلابی به پا کرده است. ایده اساسی پشت تحقیقات آنها از دانشمند محقق دانیل کانمن ، یکی دیگر از برندگان جایزه نوبل می آید ، که استدلال می کند تصمیمات عجولانه عمدتا انگیزه ناخودآگاه دارند.

 

تالر و سانشتاین معتقدند برای کمک به بهبود نحوه تصمیم گیری باید فرآیندهای ناخودآگاه را به سمت تصمیم گیری بهتر هدایت کنیم. راه این کار این است که به افراد به آرامی با آرنج ضربه بزنید تا بتوانند به طور خودکار تشخیص دهند که کدام گزینه بهتر است. به عنوان مثال ، در سوپرمارکت می توانید شیرینی ها را کمتر از میوه ها در دسترس قرار دهید. این تحقیق در سطح جهانی توسط بسیاری از موسسات دولتی و خصوصی پذیرفته شده است.

 

تحقیقات اخیر نشان می دهد که تکنیک های آرنج زدن اغلب به طور چشمگیری شکست می خورند. این تکنیک ها همچنین عکس العمل معکوس نشان می دهند و منجر به نتایج بدتری نسبت به مواردی می شود که اصلاً از آنها استفاده نمی شد. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد ، مانند استفاده از حرکت اشتباه یا درک نادرست از فرد از این حرکت . به نظر می رسد برای تغییر رفتار به چیزی بیشتر از ارنج زدن نیاز است.

ذهن ناخوداگاه

 

با این اوصاف ، افراد ما را به این باور می رساند که ما راحت تر از آنچه فکر می کنیم و بیش از آنچه که هستیم تحت تأثیر قرار می گیریم. یکی از جنبه های اساسی تجربیات روانشناختی ما این است که ما عامل تغییر هستیم ، چه شرایط شخصی (مانند داشتن خانواده یا پول بیشتر) و چه شرایط خارجی (مانند تغییرات زیست محیطی).

 

به طور کلی ، ما ترجیح می دهیم بپذیریم که ما در هر زمینه ای حق انتخاب آزاد داریم ، حتی زمانی که تصور می کنیم از مکانیسم هایی که به طور ناخودآگاه ما را دستکاری می کنند تهدید می شویم. با این حال ، ما هنوز به لحاظ استراتژیک معتقدیم که بر اساس میزان تأثیرگذاری ، عاملیت ، کنترل و مسئولیت کمتری در زمینه های خاص داریم. به عنوان مثال ، ما ترجیح می دهیم ادعای کنترل و اختیار آگاهانه بر رأی گیری سیاسی خود داشته باشیم تا اینکه چه نوع پنیر صبحانه ای خریداری کنیم.

 

بنابراین ، ممکن است استدلال کنیم که انتخاب پنیر صبحانه به دلیل تبلیغات سابلیمینال بوده است. اما تمایلی به پذیرش فریب خوردن برای رای دادن توسط فناوری رسانه های اجتماعی بزرگ را نداریم.

 

ما در واقع تحت کنترل ناخودآگاه هستیم. در این مورد اعتقاد به اینکه می توانیم چیزها را بهتر بیاموزیم و تغییر دهیم بستگی به این دارد که ما سطحی از تفکر برسیم که کنترل و مسئولیت زندگی خود را بپذیریم.

 

در مواردی که همه چیز خوب پیش می رود ، اعتقاد به اینکه می توانیم موفقیت های خود را تکرار کنیم یا بیشتر بهبود دهیم ، به این بستگی دارد که بپذیریم ما در آنها نقشی داشته ایم. راه دیگر این است که تسلیم این ایده باشیم که ناخودآگاه همه کارهایی را که ما انجام می دهیم ، تعیین می کند و در دراز مدت می تواند نتایج را ایجاد کند.

 

۱۰ عبارت تاکیدی که قدرت ذهن شما را تقویت می کند!

    شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

    


    سلام جناب علیخانی و تیم زحمتکشتان سپاسگزارم بخاطر اینکه این توانایی و انگیزه را داشتی برای اول خودت که به موفقیت رسیدی و بعد ترویج ان در ایران به یاری خدا این سایت در مسیرم قرار گرفت و ۲ محصول سفارش دادم که همون روز اول اولین نتیجه رویت شد به حول و قوه الهی حتما در اینده نزدیک از نتایج خواهم گفت برای کاربران سایت که میشود .بازهم سپاسگذارم و امیدوارم در این مسیر موفق باشید

    این مطلب را به اشتراک بگذارید



    امتیاز شما به این مطلب

    train-your-brain.jpg
    

    جست و جو

    برای جست و جو کلمه مورد نظر را وارد کنید.

    پیام های سیستم

    چطور به جمع میلیونرها بپیوندید ؟ این سوالی است که خیلی از افراد از خود می پرسند؟

    جورج کامل، یکی از مجریان برنامه «نمایش رمزی»، یک ویدیوی درباره افزایش تعداد میلیونرها منتشر کرده است. به گفته کامل، این جهش بواسطه جهش بزرگ در بازار سهام در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال ۲۰۲۲ است که در آن مارکت S&P 500 بزرگترین افت سالانه خود را که از سال ۲۰۰۸ ثبت کرده بود ، تقویت شده است.

    ۸+۸+۸ قانون موفقیت

    همیشه گفتن راحتر از انجام دادن است. کار، خانواده، سلامتی و اهداف شخصی ما با هم رقابت می کنند. یافتن هماهنگی بین این اولویت ها یک چالش همیشگی است.

    به همین دلیل است که قانون ساده و در عین حال موثر ۸+۸+۸ زندگی هزاران نفر را متحول کرده است. اختصاص ۸ ساعت به کار، وقت شخصی و استراحت باعث می شود تا انگیزه و موفقیت پایدارتر قابل دستیابی باشد. اجرای این قانون مستلزم تغییر در طرز فکر، تاکتیک های عملی برای هر حوزه زندگی و سازگاری با سبک زندگی شما است. بازدهی در سلامت روان، بهره وری، و تحقق بلندمدت آن را تبدیل به یک تغییر بازی ارزش کاوش می کند. در ادامه بخوانید تا بدانید چگونه قانون ۸+۸+۸ می‌تواند باعث بهبود پایدار زندگی شما شود.

    ۷ راه برای غلبه بر ترس از شکست

    راه برای غلبه بر ترس از شکست

    وقتی روی پروژه ای تلاش می کنید، و به افراد زیادی در مورد آن صحبت میکنید و شب ها بی خوابی می کشید و در تلاش هستید مسیر موفقیت را سپری کنید، شکست می تواند کوبنده باشد. اما اگر دائماً از نتیجه منفی می ترسید، نمی توانید به هدف خود برسید.

    ممکن است شغل رویایی خود را از لیست اهداف خود خط بزنید چون با وجود شکست، تلاش بی معنی خواهد بود. ممکن است به یک رابطه امیدوارکننده پایان دهید زیرا اگر رابطه به خوبی پیش نرود از درد پس از جدایی می ترسید. در هر دوی این موارد، با ایجاد یک نتیجه بد می تواند شما را از دنبال کردن اهدافتان باز دارد.

    چه در محل کار باشد چه در زندگی، طبیعی است که نگران این باشیم که آیا همه چیز درست می شود یا خیر. اما در واقع، طبق نظرسنجی که روی بیش از ۱۰۰۰ نفر انجام شد، مردم بیشتر از اینکه از عنکبوت ها، تنها ماندن در خانه و حتی ارواح می ترسند از شکست خوردن می ترسند.

    اما اگر به ترس اجازه دهید به شما غلبه کند می تواند شما را ناتوان کند. مهم است که مراقب ترس‌های خود باشید تا تأثیر منفی بر زندگی شما نداشته باشند.

    در ادامه روش هایی وجود دارد که به شما کمک میکند بر ترس از شکست غلبه کنید.

    بهترین عبارت های تاکیدی برگفته از کتاب ۴ اثر از فلورانس اسکاول شین

    فلورانس اسکاول شین (انگلیسی: Florence Scovel Shinn؛ ۲۴ سپتامبر ۱۸۷۱–۱۷ اکتبر ۱۹۴۰) هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا بود که در سال‌های میانی عمر خود تبدیل به یک معلم مذهبی تفکر نوین و نویسندهٔ متافیزیک شد. در محیط‌های تفکر نوین، شین به خاطر کتاب اولیه‌اش «بازی زندگی و چگونگی بازی کردن آن» (۱۹۲۵) شناخته می‌شود.

    فلورانس اسکاول شین فلسفه خود را به این صورت بیان می‌کند:نیروهای نامرئی همواره برای انسان کار می‌کنند که همیشه خودش رشته‌ها را می‌کشد، اگرچه انسان از این موضوع آگاه نیست. اما به دلیل قدرت ارتعاش کلمات، هر چه انسان بیان می‌کند، شروع به جذب آن می‌کند.— بازی زندگی، فلورنس اسکوول شین

    اپدیت مقاله: چگونه ذهنیت افراد ثروتمند را داشته کنیم ؟

    افراد ثروتمندان از نظر عادت با بقیه افراد جامعه چه تفاوت هایی دارند؟ پس از مطالعه ۲۳۳ فرد ثروتمند و ۱۲۸ فرد فقیر به مدت پنج سال، توماس کورلی، حسابدار و برنامه ریز مالی، عادات موفقیت روزانه افراد ثروتمند را در کتاب خود به نام عادات ثروتمندان: عادت های روزانه افراد ثروتمند و موفق کشف کرد. از ۲۳۳ میلیونر، ۱۷۷ نفر خودساخته بودند و ۵۶ نفر از آنها پول خود را به ارث برده بودند.

    برنده شدن در قرعه کشی

    تأکیدات آلبوم ذهن خوداگاه و ناخودآگاه شما را با هم هماهنگ میکند و توانایی تجسم شما را برای برنده شدن افزایش میدهد .با این آلبوم ذهن شما کاملا با هدف برنده شدن هماهنگ خواهد شد و عمیقا برای پیروز شدن در قرعه کشی اعتقاد پیدا خواهید کرد.

    انتشار مقاله: چگونه در شرایط سخت به خدا اعتماد کنیم؟

    اعتماد به معنای باور قابل اطمینان به، حقیقت، توانایی یا قدرتی بالاتر از قدرت خودمان است. بنابراین، وقتی صحبت از اعتماد به خدا می شود، به معنای ایمان به قابل اطمینان به، کلام او، توانایی و قدرت او است. کتاب مقدس می گوید که خدا نمی تواند دروغ بگوید. او همیشه به وعده هایش عمل می کند و اینکه او شما را دوست دارد و خیری برای شما در نظر گرفته است. توکل به او به این معناست که آنچه را که او در مورد خودش، درباره جهان و درباره شما می گوید، درست است.

    آپدیت مقاله: چطور قانون مقاومت را شکست دهیم؟

    آیا وقتی سعی می کنید خواسته های خود را آشکار کنید و هیچ اتفاقی نمی افتد احساس ناامیدی می کنید؟

    به نظر می رسد که یک نیروی نامرئی و بیرونی وجود دارد که به ما فشار می آورد و خواسته های ما را از ما دور میکند، اما در واقع مقاومت از درون می آید.

    برای از بین بردن مقاومت ها، باید به درون نگاه کنید تا بفهمید چرا مانع رسیدن به خواسته های خود می شوید. شما باید با تغییر باورهای قدیمی مخرب و رها کردن وابستگی به نتیجه، قدرت خود را پس بگیرید. سپس با انجام اقدامات الهام‌آمیز و یافتن شواهد از قبلاً نشان داده شده اقدام کنید.

    انتشار محصول : مراقبه نور

    آیا در زندگی خود مشکلات جسمی دارید و احتمال می دهید به دلیل انسداد انرژی باشد؟

    آیا بدون اینکه بفهمید چرا به سمت احساسات و واکنش های منفی گرایش دارید ؟

    آیا می خواهید از نظر جسمی و عاطفی سالم و متعادل باشید، و روابط عالی با دوستان خود ایجاد کنید؟

    اگر اینطور است از این مراقبه قدرتمند برای بازگرداندن تعادل به بدن، ذهن و روح خود استفاده کنید – هر ۷ مرکز چاکراها را باز ، درمان و متعادل کنید و به یک رابطه هماهنگ با خود و جهان برسید.

    انتشار مقاله : چطور خواسته خود را متجلی کنیم؟ باید و نبایدها

    جلی خواسته ها چیست؟

    تجلی، به معنی تجربه چیزی است که می خواهید احساس کنید – و سپس زندگی و باور به آن تجربه به طوری که بتوانید آن را به صورت فیزیکی خلق کنید.

    می‌توانید برای جذب هر چیزی که می‌خواهید را تجلی کنید، خواه یک تجارت موفق، سلامتی بهتر، یک رابطه یا حتی یک شی مادی.

    گاهی اوقات ما چیزهایی فراتر از رویاهایمان آشکار می کنیم. بنابراین هنگام تجلی، مهم است که برای احتمالاتی که ممکن است رخ دهد اماده باشید. زیرا وقتی با انرژی محبت آمیز کیهان هماهنگ می شوید، هیچ محدودیتی برای آنچه می توانید جذب کنید وجود ندارد.

    آپدیت مقاله : هفت بعد ذهن

    بعد اول درون چیزهایی است که نمی توانید ببینید یا لمس کنید. داخل یک تکه میوه بعد اول است. بیرون یا سطح میوه بعد دوم است. درون بدن فیزیکی، زمین، یک درخت و یک سنگ – اینها همه در بعد اول قرار دارند. برای بیرون آوردن بعد اول، به سادگی میوه را باز کنید. بخشی که قبلاً دیده نشده بود و دست نخورده بود اما اکنون قابل مشاهده و محسوس است که به بعد دوم آورده شده است.

    هفت بعد ذهن

    هفت بعد ذهن- نقشه هستی و آگاهی

    ساتگورو سیوایا سابرامونیاسوامی(سیوایا سابرامونیاسوامی یک رهبر مذهبی هندو آمریکایی بود که توسط پیروانش به گورودوا معروف بود. سوبرامونیاسوامی در اوکلند کالیفرنیا به دنیا آمد و در جوانی هندوئیسم را پذیرفت)، آگاهی را به هفت دسته تقسیم می کند که از درشت تا بسیار ظریف شامل می شود. دو مورد اول وجود فیزیکی را توصیف می کنند – درون و بیرون اشیا. بعد سوم سطح هوشیاری طبیعی بشر است که شامل افکار و احساسات درباره زندگی خود و دیگران است. بعد چهارم تا هفتم را می توان به عنوان قلمروهای درونی، عرفانی یا بالاتر آگاهی توصیف کرد. آنها در همه چیز هستند اما برای دسترسی مداوم به آموزش و تمرین نیاز دارند. این مقاله منحصر به فرد در ارائه راهنمایی در تلاش های ما برای دسترسی به حالات درونی آگاهی مفید است.

    آیا واقعاً فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده می کنیم؟

    در نهایت، تصور اینکه انسان تنها از ۱۰ درصد از مغز استفاده میکند نه تنها نادرست، بلکه نامربوط است.ذهن فوق‌العاده انعطاف پذیر است و می‌تواند زمانی که منطقه‌ای از بین می‌رود یا آسیب می‌بیند، دوباره مسیرهای عصبی جدید ایجاد کند. حتی اگر بخشی از مغز آسیب دیده یا برداشته شود، ذهن می تواند راهی برای کار با حداکثر ظرفیت خود پیدا کند.

    آپدیت مقاله : چطور به خواسته هایمان برسیم؟

    وقتی میخواهید به این سوال پاسخ ‌دهید واقع‌بین باشید: از خودتان بپرسید در زندگیم “من الان کجا هستم؟” پاسخ صادقانه به این سوال روی کسب و کار و کل زندگی شما تاثیر دارد.

    در کتاب از خوب به عالی، جیم کالینز داستان جیم استاکدیل، افسر ارتش آمریکا را روایت می کند که در طول جنگ ویتنام به مدت هشت سال اسیر بود و مرتباً شکنجه می شد. از استاکدیل پرسیده می شود کدام سربازها موفق به زنده ماندن شدند. استاکدیل پاسخ می دهد: پاسخ ساده است: خوشبین ها.

    ورود به حساب کاربری

    ایجاد حساب کاربری جدید