چگونه باورهای ناخوداگاه را کشف کنیم؟

چگونه باورهای ناخوداگاه را کشف کنیم؟
چکیده این مطلب : انتشار : ۲۴ , دی , ۱۳۹۹ ۰ نظر ۳۷۳۲ بازدید زمان مطالعه ۲۶ دقیقه پادکست به زودی

شما میتونید ببینید که بروز رسانی و حذف اطلاعات از یک دیتابیس چقدر راحت است اما متاسفانه برنامه ریزی مجدد ناخوداگاه به این راحتی ها نیست.برای پیدا کردن باورهای اصلی خود ، باید از موارد ناراحت کننده آگاه باشیم، به این معنی که وقتی ناراحت می شویم ، فرصتی پیدا می کنیم تا بفهمیم در ضمیر ناخودآگاه ما چه چیزی پنهان است.

 

چگونه باورهای ناخوداگاه را کشف کنیم؟

یکی از سوالات جالب این است که ذهن ناخوداگاه ما برای کشف چه چیزهایی برنامه ریزی شده است.خوب باید گفت با یک نگاه به نتایج زندگیمان میتوانیم به راحتی متوجه شویم زیرا زندگی ما بازتاب باورهای ناخودگاه ما است.

 

در مورد باستانیان یا مردم دوران پیامبرانمان شنیده اید که مجسمه و بت را پرستش میکردند و هر کس که به این مجسمه ها بی احترامی کند به شدت مجازات میشود زیرا این باور انها بود. دراین مثال کاملا حس میکنید افرادی که ناخوداگاهشان اینطور برنامه ریزی نشده باشد اصلا نمیتوانند این نظرات و دروغ ها را باور کنند. بسیاری از این نظرات در فرهنگ های مختلف حال حاظر هم وجود دارد و این دقیقا اشاره به ضمیر ناخوداگاه دارد.

 

فرهنگ های مختلف
باورهای ناخوداگاه نه درست هستند نه غلط

 

شما میتونید ببینید که بروز رسانی و حذف اطلاعات از یک دیتابیس چقدر راحت است اما متاسفانه برنامه ریزی مجدد ناخوداگاه به این راحتی ها نیست.سوال پرسیدین از مردم برای اینکه متوجه شویم چگونه فکر میکنند و چه اهدافی دارند اصلا ایده جالبی نیست زیرا انها اگاهانه اهدافی را میخواهند ایجاد کنند اما متوجه نیستند که ناخوداگاه انها باید با انها هماهنگ باشد.

 

 

 

 

ریشه ترس

برخی مردم ترس از حیوانات دارند ، برخی از اب ،پرواز یا رد برق.ترس عمدتا در ریشه ناخواگاه وجود دارد و به زندگی ما اسیب میزند.لطفا تست زیر رو انجام بدید و ببینید ایا شما از اقیانوس میترسید یا نه ؟

تصور کنید هوا تاریک است و شما تنها در داخل یک کشتی در دل اقیانوس هستید اگر افکارتان عاری از این نوع ترس باشد شما احساس ترسی در درونتان حس نمیکنید و اماده اید که به داخل اب بپرید.

 

Ocean-in-the-dark-باورهای ناخوداگاه
باورهای ناخوداگاه شما زندگی شما را ایجاد میکند.

 

 اگر شما از اقیانوس بترسید چه میشود؟ قلب شما شروع به تپیدن میکند و یاحتی قادر نیستید در تخیلتان اینکار را انجام دهید و به این دلایل قلبتان تند میزند:

 

  • ذهن ناخوداگاه شما فکر میکند این واقعی است و متوجه نمیشود شما در حال تصور کردن این وضعیت هستید.
  • شما نمیتوانید این کار را انجام دهید و با وجود اینکه اگاهانه میخواهید اینکار را انجام دهید اما برای ناخوداگاه شما غیر منظقی است و در جنگ بین ناخوداگاه و خوداگاه ناخوداگاه شما برنده است.

 

 

ذهن ناخوداگاه شما کنترل اعضای مختلف بدن از جمله ضربان قلب را دارد.ذهن ناخوداگاه هرگز به خواب نمیرود و ۲۴ ساعت کار میکند.

اما فردی که شیوه غواصی را به طور منظم تمرین میکند مشکلی با شنا کردن ندارد و در نتیجه هیچ گونه ترسی از اقیانوس ندارد چرا که در ناخوداگاه او اقیانوس یک فاکتور ترس به حساب نمی اید.

 

 

 

 

قضاوت در مورد اطرافتان و همراه بودن با جهان

قضاوت یکی از دلایلی است که مردم برخی از نتایج زندگیشان را میسازند و نتایح مشابه را از مشکلات متفاوت تجربه میکنند .به خاطر داشته باشید که خواسته های خوداگاه بسیار متفاوت تر از خواسته های ناخوداگاه است.

 

مراحل زیر در تعیین نتایج زندگیتان تاثیر گذار خواهد بود.

  • اطلاعات ذخیره شده در ناخوداگاه به عنوان حقیقت پذیرفته میشوند حتی اگر دروغ باشند.
  • قضاوت در مورد جهان اطرافتان بر اساس افکارتان است.
  • اقداماتتان بر اساس قضاوتتان است.
  • تجربه هایتان نتایج حقیقت ها هستند.

 

 

زمانی که ادولف هیتلر در جنگ جهانی دوم شکست خورد گفت:مردم المان سزاوار من نیستند و در واقع این یک اتفاق نبود میتوان گفت که ناخوداگاه او اینگونه برنامه ریزی شده بود چرا که این تصور را داشت ملت ها را به چالش بکشد و یک رهبر باشد زمانی که ناخوداگاه شما از شما پشتیبانی کند شما به هر هدفی دست پیدا میکنید.


چطور هسته اصلی باورهای ناخوداگاه را تغییر دهیم؟

بیشتر فکرهایی که فکر می کنیم اصلاً درست نیستند.

 

ممکن است در مدرسه ، معلم به شما گفت باشد  شما پایین ترین نمرات را در بین دانش آموزان دارید.”

 

حتی اگر این اتفاق  دو دهه پیش اتفاق افتاده باشد ، اما شما هنوز مکان دقیق مدرسه ، آنچه پوشیده بودید و روز آن را بخاطر می می اورید. این نوع خاطرات چقدر روی شما تأثیرگذار بوده است. در ذهنتان آنچه از معلم ریاضی شنیده اید این است که : “شما یک شکست خورده هستید.”

ممکن است نسبت به خودتان این اعتقاد را پیدا کرده اید که من احمق هستم و توانایی رسیدن به آنچه در زندگیم می خواهم را ندارم. زیرا من در بین کلاسی هایم بدترین دانش آموز بودم.

 

همچنین ممکن است مادر یا پدر شما چندین بار شما را با بچه های دیگر مقایسه کرده باشد، مقایسه هایی مانند ” باید مثل او باشی” ، حتی با به اعتقاد و محکم به شما گفته شده است در بزرگسالی به سختی می توانید به اهداف خود برسید. یا اینکه تو توانایی رسیدن به آرزوهایت را نداری تو کند ذهن هستی.

آیا این نوع وقایع که در طول زندگیتان تجربه کرده اید در بزرگسالی شما را عذاب می دهد؟ قطعا برای همه همینطور است اما شما میتوانید این باور را تغییر دهید و باور جدید  را در ضمیر ناخودآگاه خود ایجاد کنید.

 

همه ما برنامه ریزی های منحصر به فرد خود را داریم.

این بدان معناست که همه ما یک هسته برای باورهای اصلی خود داریم ، که این باورها ناشی از افکاری است که روزانه با خود فکر می کنیم . افکاری که هر روز در پس زمینه ذهن ما شنیده می شوند  و اغلب انسان ها تقریباً بدون هیچ سوالی به آنها اعتقاد دارند.

 

افکار چه هستند؟

دانشمندان علوم اعصاب و مغز فکر را تعامل میلیاردها نورون در یک لحظه تعریف می کنند و مبادله مواد شیمیایی برقراری ارتباط بین آنها را ایجاد می کنند. دکتر عصب شناس مدرس دکتر جو دیسپنزا می گوید که مغز ما تقریباً صد میلیارد نورون دارد. اگر صد میلیارد ورق کاغذ برداریم و روی هم جمع کنیم ، ارتفاع آنها به حدود ۸۰۴۷ کیلومتر (۵۰۰۰ مایل) می رسید. فاصله از گویانا تا آلمان (Guyana to Germany).

 

اگر در اینترنت جستجو کنید ” انسان روزانه چند فکر داریم” با توجه به نتایج غیر رسمی ادعا می شود که روزانه ۸۰،۰۰۰ فکر داریم. سایر مطالعات علمی حاکی از آن است که ممکن است در مدت ۱۶ ساعت بین ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ فکر را تجربه کنیم (با توجه به اینکه هشت ساعت خواب هستیم). با این حال ، این هنوز یک موضوع مورد بحث است.

 

واقعاً یک فکر چیست؟

ما می دانیم که تمام مدت بیداری فکر می کنیم ، اما انسان برای درک این موضوع که افکار از کجا نشات می گیرند و روزانه چند فکر از ذهن ما عبور می کند سفر طولانی در پیش دارد.

تا زمانی که به آنجا برسیم ، آنچه اکنون می دانیم این است که امواج یا فرکانس های بی شماری وارد ذهن ما می شوند و البته از ذهن ما خارج می شوند. ما نمی توانیم همه آنها را کنترل کنیم، اگر به افکار خود توجه کنید متوجه خواهید شد که بیشتر آنها بی فایده و غیر واقعی هستند.

 

به طور کلی ، ما بیشتر افکار خود را متوجه نمی شویم، بیشتر آنها افکاری است که دیروز و روز قبل از آن داشتیم. یا از سالها قبل کلماتی وجود دارد که در ذهن خود تکرار می کنیم ، خاطراتی که مدام به آنها بازمی گردیم ، نظرات تصادفی ، پاسخ ها ، سوالات= و بسیاری از افکاری که متوجه حظور آنها نیستیم.

 

ممکن است هنوز اطلاعات زیادی در مورد افکار نداشته باشیم. اما مطمئناً این را می دانیم:

ما واقعیت خود را با افکاری که هر روز به آنها فکر می کنیم ایجاد می کنیم. افکار ما روی تصمیماتی که می گیریم تاثیر گذار است.

 

بنابراین به راحتی می توان درک کرد که چگونه یک زندگی شاد متکی به داشتن افکاری است که برای ما مفید است. افکاری که هر روز به آنها فکر می کنیم همانهایی هستند که باورهای ما را ایجاد می کنند ، به عبارت دیگر ، باورهای اصلی ما را ایجاد می کنند.

 

وظیفه ما پیدا کردن و تغییر باورهای ناخوداگاه است که زندگی ما را ایجاد میکند.

 

باورهای اصلی چه هستند؟

باورهای اصلی چیزی کمتر از پیش فرض های ریشه دار و محکم ذهنی ما در مورد خودمان ، دیگران و دنیایی که در آن زندگی می کنیم نیست. این افکار حاصل تجربیات تأثیرگذار دوران کودکی ماست و اگر ما تجربه های تأثیرگذار مکرر داشته ایم ، احتمال دارد که باورهای اصلی ما ریشه دارتر و تغییر آنها سخت تر است.

 

باورهای اصلی به سادگی افکاری هستند که شما مرتباً به آنها فکر می کنید. با انجام این کار به مرحله ای می رسید که ضمیر ناخودآگاه شما آنها را جذب و شروع به نگه داشتن آنها به عنوان یک حقیقت مطلق می کند.

 

وقتی این اتفاق می افتد ، شما دیگر از اعتقادات اصلی خود آگاهی ندارید ، شما به سادگی فکر می کنید “من همینی هستم که هستم”

 

باورهای اصلی ما می تواند ما را فوق العاده موفق یا فوق العاده بدبخت کند، چرا؟ زیرا آنها ۹۰ درصد زندگی ما را کنترل می کنند. به طور متناقضی ، همانطور که آنها ما را کنترل می کنند ، ما نیز آنها را کنترل می کنیم.

 

چطور؟

با ایجاد افکار جدید و کنترل روی محتوای ذهنی ، باعث تغییر و تقویت باورهای اصلی می شویم.

 

چگونه یک باور اصلی را تشخیص دهیم؟

 

یک باور اصلی اغلب با “من…” یا “من هستم” شروع می شود.

 

آنها می توانند منفی یا مثبت باشند ، اما در این مطلب بر موارد منفی تمرکز خواهیم کرد زیرا مواردی هستند که برای ما کار مفید نیستند:

 

نمونه هایی از باورهای اصلی منفی عبارتند از:

 

  • “من به اندازه کافی خوب نیستم ، یک شکست خورده ؛ بی لیاقت /  همه از من بهترند /  من هرگز موفق نخواهم شد”

  •  من بد هستم /  من لیاقت هیچ چیز را ندارم /  هر کاری می کنم اشتباه است”

  •  من دوست نداشتنی، نامطلوب ،غیر جذاب؛ زشت هستم “

  •  همه چیز تقصیر من است /  من هرگز چیزی را نمی فهمم”

  •  اگر به کسی نزدیک شوم نمی توانم ارتباط برقرار کنم  /  نمی توان به مردم اعتماد کرد”

  • “هیچ معنایی در زندگی وجود ندارد  / جهان عادلانه نیست”

 

بیایید درمورد این موضوع صادق باشیم: تقصیر شما نیست که باورهای اصلی منفی دارید. آنها وجود دارند زیرا چیزی یا کسی باعث شده شما چنین اعتقاداتی داشته باشید.

 

بسیاری از ما تصور می کنیم که قرار است تا آخر عمر مانند گذشته باشیم ، در حالی که در حقیقت با انتخاب نکردن افکار جدید همین زندگی را انتخاب و باز آن را تکرار می کنم.

 

آیا می توانم باورهای اصلی خود را تغییر دهم؟ بله کاملا

 

اما شما برای پیدا کردن باورهای ناخوداگاه باید به اعماق ذهن خود بروید.

 شما باید بفهمید که اصولاً چه چیزی باعث ایجاد و شکل گیری باورهای اصلی شما شده است. باید آنها را به ذهن خوداگاه بیاورید و آنچه در اینجا می خواهیم انجام دهیم این است که ناخودآگاه را هوشیار کنیم.

 

باورهای ناخوداگاه
پیدا کردن باورهای ناخوداگاه

 

پیدا کردن باورهای اصلی

برای پیدا کردن باورهای اصلی خود ، باید از موارد ناراحت کننده آگاه باشیم، به این معنی که وقتی ناراحت می شویم ، فرصتی پیدا می کنیم تا بفهمیم در ضمیر ناخودآگاه ما چه چیزی پنهان است.

 

به زبان ساده ، وقتی احساس ناراحتی می کنید ، این دو کار را انجام دهید:

۱- توجه داشته باشید چه چیزی شما را ناراحت کرده است

۲- چند لحظه مکث کنید و در مورد دلایلی که باعث ناراحتی شما می شود سوال کنید.

 

بیایید به دوران کودکی به خاطرات معلم ریاضی و یا صحبت های والدین خود برگردیم ، که باعث شده اند ما باور کنیم یک شکست خورده هستم.

 

به عنوان مثال در بزرگسالی وقتی کسی به هر طریقی از شما انتقاد می کند ممکن است نارحت شوید و آنقدر عمیقا آزرده خاطر شوید که باعث می شود در مورد همه چیز مانند کار ، مهارت و ارزش شخصی خود را زیر سوال ببرید.

 

با این کار نه تنها به خود شک می کنید ، بلکه خود را متقاعد می کنید فردی که از کار شما انتقاد کرده است کاملاً درست گفته است.

 

همانطور که شروع به درک باورهای اصلی یا باورهای ناخوداگاه می کنید سرانجام می توانید ببینید که آنها از کجا ناشی می شوند، بنابراین به جای اینکه از خود ناراحت شوید این چند سوال را از خود بپرسید تا به باور اصلی برسید که مانع شما شده است.

 

بپرسید:

” چرا این موضوع باعث ناراحتی من شده است؟”

و پاسخ دهید: ” زیرا کار من را مورد انتقاد قرار داده است “

و دوباره بپرسید: ” چرا کار من مورد انتقاد قرار گرفته است؟ “

و پاسخ دهید: ” زیرا من کار اشتباهی انجام داده ام”

و دوباره بپرسید: “چرا من کار اشتباهی انجام داده ام؟ “

و پاسخ دهید: “چون من احمق هستم”

و دوباره بپرسید: “چرا من احمق هستم؟”

و پاسخ دهید: ”زیرا من یک شکست خورده هستم.

من به اندازه کافی خوب نیستم”

 

اینگونه است که به هسته اصلی اعتقادات خود می رسید، مثل لایه های پیاز که آنها را یکی یکی پوست می گیرید.

 

همه این باورهای ناشی از چیزی است که در دوران زندگی شما افراد به شما گفته اند و تأثیر زیادی در نحوه دید شما نسبت به خودتان ایجاد کرده است و این باعث شده است ناخوداگاه خود را طوری برنامه ریزی کنید که باور کنید هر کاری که می کنید ، هرگز به اندازه دیگران خوب نخواهد بود.

 

باور اصلی منفی خود را با یک باور مثبت جایگزین کنید

 

هنگامی که فهمیدید یکی از باورهای اصلی شما “من به اندازه کافی خوب نیستم” است، به خود بگویید که این باور اصلی یک حقیقت مطلق نیست ، و بلافاصله آن را با یک باور مثبت جایگزین کنید. تغییر باورهای اصلی منفی بدان معنی است که باید اصلی ترین باور منفی را برای جایگزین باور مثبت جدید پیدا کنید. همانطور که در مثال بالا می بینید با سوال کردن به باور “من به اندازه کافی خوب نیستیم” رسیدیم.

 

به عنوان مثال ، جایگزینی مناسب برای باورهای اصلی منفی که در بالا ذکر شد می تواند موارد زیر باشد:

 

باورهای ناخوداگاه
باورهای ناخوداگاه

 

به خاطر داشته باشید که شما باید نه تنها یک باور اصلی جدید و مثبت بلکه یک باور واقع بینانه را انتخاب کنید. گفتن مواردی مانند اینها:

 

” به همه مردم می توان اعتماد کرد”

“جهان بسیار عادلانه است”

“من می توانم همه چیز را کنترل کنم”

“من شایسته ترین فردی هستم که در این کره خاکی زندگی می کنم”

 

 ممکن است کمی غیر واقعی به نظر برسد.

 

نتیجه یک باور اصلی غیرواقعی ، حتی اگر مثبت هم باشد ، این است که شما به اندازه کافی آن را باور نخواهید کرد در واقع ممکن است در ذهن خود بگویید اینگونه نیست و این به شما کمک نمی کند باور اصلی منفی خود را تغییر دهید. بنابراین سخنان خود را تا جایی ممکن به شکلی انتخاب کنید که به آنها باور داشته باشید. به عنوان مثال به جای گفتن:

” من میلیاردر هستم ”  بگویید ” میزان درامد من هر روز بیشتر و بیشتر می شود ” .

 

اکنون ، هنگامی که باور اصلی و جدید خود را پیدا کردید ، باید باور جدید را قویتر کنید، بنابراین این کار را هر زمان که از چیزی ناراحت شدید انجام دهید:

  1. توجه داشته باشید که چه چیزی شما را ناراحت می کند.

  2. مکث کرده و در مورد دلایل ناراحت کننده شروع به سوال پرسیدن کنید.

 

با این کار و ایجاد باور مثبت جدید به زودی دلایل و تجربیات بیشتری پیدا میکنید که باور اصلی مثبت شما را در واقعیت به شما اثبات می کند، با ادامه این روند شما آنها را قدرتمندتر خواهید کرد تا جایی که در ذهن ناخودآگاه شما ریشه میکنند و آنها را از آن خود خواهید کرد.

 

پس از درک ریشه های باورهای اصلی منفی خود ، دیگر افکار مربوط به شک به خودتان از بین می روند.

با این اوصاف ، شما چیزی جزء بهترین ها را آرزو نمی کنید.

چیزی که می خواهیم از این مطالب درک کنید این است که هر یک از ما به طور مداوم افکاری در اعماق ذهنمان زمزمه می شود. این زمزمه ها پر از افکاری هستند که اغلب به آنها توجه نمی کنیم. اما ما به این افکار به عنوان حقایق مطلق گوش می دهیم و از آنها محافظت می کنیم.

 

به این فکر کنید که اگر مدام درباره خود فکر خوبی داشته باشید ، چه احساسی خواهید داشت و به چه کسی تبدیل خواهید شد.

 درک کنید که گفتگوها و افکار درونی شما مهم هستند.

 

راهی وجود دارد شک نکنید که می توانید هر کاری را انجام دهید.

 در صورت داشتن هر گونه سوال آن را کامنت کنید.

موفق باشید 🌞

 

 

چگونه با قدرت ذهن پول بیشتری بدست آوریم ؟

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید




سلام جناب علیخانی و تیم زحمتکشتان سپاسگزارم بخاطر اینکه این توانایی و انگیزه را داشتی برای اول خودت که به موفقیت رسیدی و بعد ترویج ان در ایران به یاری خدا این سایت در مسیرم قرار گرفت و ۲ محصول سفارش دادم که همون روز اول اولین نتیجه رویت شد به حول و قوه الهی حتما در اینده نزدیک از نتایج خواهم گفت برای کاربران سایت که میشود .بازهم سپاسگذارم و امیدوارم در این مسیر موفق باشید

این مطلب را به اشتراک بگذارید



امتیاز شما به این مطلب

train-your-brain.jpg


جست و جو

برای جست و جو کلمه مورد نظر را وارد کنید.

پیام های سیستم

چطور به جمع میلیونرها بپیوندید ؟ این سوالی است که خیلی از افراد از خود می پرسند؟

جورج کامل، یکی از مجریان برنامه «نمایش رمزی»، یک ویدیوی درباره افزایش تعداد میلیونرها منتشر کرده است. به گفته کامل، این جهش بواسطه جهش بزرگ در بازار سهام در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال ۲۰۲۲ است که در آن مارکت S&P 500 بزرگترین افت سالانه خود را که از سال ۲۰۰۸ ثبت کرده بود ، تقویت شده است.

۸+۸+۸ قانون موفقیت

همیشه گفتن راحتر از انجام دادن است. کار، خانواده، سلامتی و اهداف شخصی ما با هم رقابت می کنند. یافتن هماهنگی بین این اولویت ها یک چالش همیشگی است.

به همین دلیل است که قانون ساده و در عین حال موثر ۸+۸+۸ زندگی هزاران نفر را متحول کرده است. اختصاص ۸ ساعت به کار، وقت شخصی و استراحت باعث می شود تا انگیزه و موفقیت پایدارتر قابل دستیابی باشد. اجرای این قانون مستلزم تغییر در طرز فکر، تاکتیک های عملی برای هر حوزه زندگی و سازگاری با سبک زندگی شما است. بازدهی در سلامت روان، بهره وری، و تحقق بلندمدت آن را تبدیل به یک تغییر بازی ارزش کاوش می کند. در ادامه بخوانید تا بدانید چگونه قانون ۸+۸+۸ می‌تواند باعث بهبود پایدار زندگی شما شود.

۷ راه برای غلبه بر ترس از شکست

راه برای غلبه بر ترس از شکست

وقتی روی پروژه ای تلاش می کنید، و به افراد زیادی در مورد آن صحبت میکنید و شب ها بی خوابی می کشید و در تلاش هستید مسیر موفقیت را سپری کنید، شکست می تواند کوبنده باشد. اما اگر دائماً از نتیجه منفی می ترسید، نمی توانید به هدف خود برسید.

ممکن است شغل رویایی خود را از لیست اهداف خود خط بزنید چون با وجود شکست، تلاش بی معنی خواهد بود. ممکن است به یک رابطه امیدوارکننده پایان دهید زیرا اگر رابطه به خوبی پیش نرود از درد پس از جدایی می ترسید. در هر دوی این موارد، با ایجاد یک نتیجه بد می تواند شما را از دنبال کردن اهدافتان باز دارد.

چه در محل کار باشد چه در زندگی، طبیعی است که نگران این باشیم که آیا همه چیز درست می شود یا خیر. اما در واقع، طبق نظرسنجی که روی بیش از ۱۰۰۰ نفر انجام شد، مردم بیشتر از اینکه از عنکبوت ها، تنها ماندن در خانه و حتی ارواح می ترسند از شکست خوردن می ترسند.

اما اگر به ترس اجازه دهید به شما غلبه کند می تواند شما را ناتوان کند. مهم است که مراقب ترس‌های خود باشید تا تأثیر منفی بر زندگی شما نداشته باشند.

در ادامه روش هایی وجود دارد که به شما کمک میکند بر ترس از شکست غلبه کنید.

بهترین عبارت های تاکیدی برگفته از کتاب ۴ اثر از فلورانس اسکاول شین

فلورانس اسکاول شین (انگلیسی: Florence Scovel Shinn؛ ۲۴ سپتامبر ۱۸۷۱–۱۷ اکتبر ۱۹۴۰) هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا بود که در سال‌های میانی عمر خود تبدیل به یک معلم مذهبی تفکر نوین و نویسندهٔ متافیزیک شد. در محیط‌های تفکر نوین، شین به خاطر کتاب اولیه‌اش «بازی زندگی و چگونگی بازی کردن آن» (۱۹۲۵) شناخته می‌شود.

فلورانس اسکاول شین فلسفه خود را به این صورت بیان می‌کند:نیروهای نامرئی همواره برای انسان کار می‌کنند که همیشه خودش رشته‌ها را می‌کشد، اگرچه انسان از این موضوع آگاه نیست. اما به دلیل قدرت ارتعاش کلمات، هر چه انسان بیان می‌کند، شروع به جذب آن می‌کند.— بازی زندگی، فلورنس اسکوول شین

اپدیت مقاله: چگونه ذهنیت افراد ثروتمند را داشته کنیم ؟

افراد ثروتمندان از نظر عادت با بقیه افراد جامعه چه تفاوت هایی دارند؟ پس از مطالعه ۲۳۳ فرد ثروتمند و ۱۲۸ فرد فقیر به مدت پنج سال، توماس کورلی، حسابدار و برنامه ریز مالی، عادات موفقیت روزانه افراد ثروتمند را در کتاب خود به نام عادات ثروتمندان: عادت های روزانه افراد ثروتمند و موفق کشف کرد. از ۲۳۳ میلیونر، ۱۷۷ نفر خودساخته بودند و ۵۶ نفر از آنها پول خود را به ارث برده بودند.

برنده شدن در قرعه کشی

تأکیدات آلبوم ذهن خوداگاه و ناخودآگاه شما را با هم هماهنگ میکند و توانایی تجسم شما را برای برنده شدن افزایش میدهد .با این آلبوم ذهن شما کاملا با هدف برنده شدن هماهنگ خواهد شد و عمیقا برای پیروز شدن در قرعه کشی اعتقاد پیدا خواهید کرد.

انتشار مقاله: چگونه در شرایط سخت به خدا اعتماد کنیم؟

اعتماد به معنای باور قابل اطمینان به، حقیقت، توانایی یا قدرتی بالاتر از قدرت خودمان است. بنابراین، وقتی صحبت از اعتماد به خدا می شود، به معنای ایمان به قابل اطمینان به، کلام او، توانایی و قدرت او است. کتاب مقدس می گوید که خدا نمی تواند دروغ بگوید. او همیشه به وعده هایش عمل می کند و اینکه او شما را دوست دارد و خیری برای شما در نظر گرفته است. توکل به او به این معناست که آنچه را که او در مورد خودش، درباره جهان و درباره شما می گوید، درست است.

آپدیت مقاله: چطور قانون مقاومت را شکست دهیم؟

آیا وقتی سعی می کنید خواسته های خود را آشکار کنید و هیچ اتفاقی نمی افتد احساس ناامیدی می کنید؟

به نظر می رسد که یک نیروی نامرئی و بیرونی وجود دارد که به ما فشار می آورد و خواسته های ما را از ما دور میکند، اما در واقع مقاومت از درون می آید.

برای از بین بردن مقاومت ها، باید به درون نگاه کنید تا بفهمید چرا مانع رسیدن به خواسته های خود می شوید. شما باید با تغییر باورهای قدیمی مخرب و رها کردن وابستگی به نتیجه، قدرت خود را پس بگیرید. سپس با انجام اقدامات الهام‌آمیز و یافتن شواهد از قبلاً نشان داده شده اقدام کنید.

انتشار محصول : مراقبه نور

آیا در زندگی خود مشکلات جسمی دارید و احتمال می دهید به دلیل انسداد انرژی باشد؟

آیا بدون اینکه بفهمید چرا به سمت احساسات و واکنش های منفی گرایش دارید ؟

آیا می خواهید از نظر جسمی و عاطفی سالم و متعادل باشید، و روابط عالی با دوستان خود ایجاد کنید؟

اگر اینطور است از این مراقبه قدرتمند برای بازگرداندن تعادل به بدن، ذهن و روح خود استفاده کنید – هر ۷ مرکز چاکراها را باز ، درمان و متعادل کنید و به یک رابطه هماهنگ با خود و جهان برسید.

انتشار مقاله : چطور خواسته خود را متجلی کنیم؟ باید و نبایدها

جلی خواسته ها چیست؟

تجلی، به معنی تجربه چیزی است که می خواهید احساس کنید – و سپس زندگی و باور به آن تجربه به طوری که بتوانید آن را به صورت فیزیکی خلق کنید.

می‌توانید برای جذب هر چیزی که می‌خواهید را تجلی کنید، خواه یک تجارت موفق، سلامتی بهتر، یک رابطه یا حتی یک شی مادی.

گاهی اوقات ما چیزهایی فراتر از رویاهایمان آشکار می کنیم. بنابراین هنگام تجلی، مهم است که برای احتمالاتی که ممکن است رخ دهد اماده باشید. زیرا وقتی با انرژی محبت آمیز کیهان هماهنگ می شوید، هیچ محدودیتی برای آنچه می توانید جذب کنید وجود ندارد.

آپدیت مقاله : هفت بعد ذهن

بعد اول درون چیزهایی است که نمی توانید ببینید یا لمس کنید. داخل یک تکه میوه بعد اول است. بیرون یا سطح میوه بعد دوم است. درون بدن فیزیکی، زمین، یک درخت و یک سنگ – اینها همه در بعد اول قرار دارند. برای بیرون آوردن بعد اول، به سادگی میوه را باز کنید. بخشی که قبلاً دیده نشده بود و دست نخورده بود اما اکنون قابل مشاهده و محسوس است که به بعد دوم آورده شده است.

هفت بعد ذهن

هفت بعد ذهن- نقشه هستی و آگاهی

ساتگورو سیوایا سابرامونیاسوامی(سیوایا سابرامونیاسوامی یک رهبر مذهبی هندو آمریکایی بود که توسط پیروانش به گورودوا معروف بود. سوبرامونیاسوامی در اوکلند کالیفرنیا به دنیا آمد و در جوانی هندوئیسم را پذیرفت)، آگاهی را به هفت دسته تقسیم می کند که از درشت تا بسیار ظریف شامل می شود. دو مورد اول وجود فیزیکی را توصیف می کنند – درون و بیرون اشیا. بعد سوم سطح هوشیاری طبیعی بشر است که شامل افکار و احساسات درباره زندگی خود و دیگران است. بعد چهارم تا هفتم را می توان به عنوان قلمروهای درونی، عرفانی یا بالاتر آگاهی توصیف کرد. آنها در همه چیز هستند اما برای دسترسی مداوم به آموزش و تمرین نیاز دارند. این مقاله منحصر به فرد در ارائه راهنمایی در تلاش های ما برای دسترسی به حالات درونی آگاهی مفید است.

آیا واقعاً فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده می کنیم؟

در نهایت، تصور اینکه انسان تنها از ۱۰ درصد از مغز استفاده میکند نه تنها نادرست، بلکه نامربوط است.ذهن فوق‌العاده انعطاف پذیر است و می‌تواند زمانی که منطقه‌ای از بین می‌رود یا آسیب می‌بیند، دوباره مسیرهای عصبی جدید ایجاد کند. حتی اگر بخشی از مغز آسیب دیده یا برداشته شود، ذهن می تواند راهی برای کار با حداکثر ظرفیت خود پیدا کند.

آپدیت مقاله : چطور به خواسته هایمان برسیم؟

وقتی میخواهید به این سوال پاسخ ‌دهید واقع‌بین باشید: از خودتان بپرسید در زندگیم “من الان کجا هستم؟” پاسخ صادقانه به این سوال روی کسب و کار و کل زندگی شما تاثیر دارد.

در کتاب از خوب به عالی، جیم کالینز داستان جیم استاکدیل، افسر ارتش آمریکا را روایت می کند که در طول جنگ ویتنام به مدت هشت سال اسیر بود و مرتباً شکنجه می شد. از استاکدیل پرسیده می شود کدام سربازها موفق به زنده ماندن شدند. استاکدیل پاسخ می دهد: پاسخ ساده است: خوشبین ها.

ورود به حساب کاربری

ایجاد حساب کاربری جدید