تعریف اینکه شما چه میخواهید اولین گام برای شروع هر نوع تغییر است برای انچه شما به ان علاقه مند هستید .عشق شما چیست ؟پیدا کردن خانه یا رفتن به تعطیلات. دانستن اینکه شما چه میخواهید درواقع سفارشی را به مغز ارسال میکنید، و تمرکز شما روی هدفتان است و ممکن است استرسی را در […]
تعریف اینکه شما چه میخواهید اولین گام برای شروع هر نوع تغییر است برای انچه شما به ان علاقه مند هستید .عشق شما چیست ؟پیدا کردن خانه یا رفتن به تعطیلات.
دانستن اینکه شما چه میخواهید درواقع سفارشی را به مغز ارسال میکنید، و تمرکز شما روی هدفتان است و ممکن است استرسی را در شما ایجاد کند زیرا شما میدانید کجا هستید و کجا میخواهید باشید.تعریف اهدافتان راهنمای شما به سوی موفقیت است و این به شما کمک میکند تا انچه را که واقعا میخواهید شکل بدهید.
تعریف اهداف شما برای ساختن یک واقعیت جدید شروع یک سفر است.
اگر چه تعریف اهداف یک چیز بسیار مهم است و شما باید ان را انجام دهید و این نیاز به پارامترهای بسیاری دارد که باید انها را در نظر بگیرید و ممکن است ابتدا کمی گیج کننده باشد با این حال وقتی شما ان را درک کردید قبل از اینکه شما متوجه بشوید عشق واقعی به سادگی رخ میدهد.
چرا بسیار از مردم یک رابطه و عشق سالم را میخواهند اما ان را ندارند؟
ایجاد یک واقعیت فیزیکی جدید نیاز زیادی به خود اگاهی و درک دارد برای ایجاد یک زندگی جدید و جذب یک هدف جدید صداقت با خود ،با افکار و باورهای شما ضروری است.
البرت انیشتین را دیوانه میدانستند “کارهایی را بارها برای گرفتن نتایج جدید انجام میداد.”
تعریف انچه شما میخواهید و زمانی که شما برای رسیدن به ان کاری انجام میدهید برای شما نتایج متفاوتی را به ارمغان می اورد.
یک روش بهتر نسبت به تعریف اهداف شما را از حالت دیوانگی بودن بیرون می اورد و شما را در شرایطی برای ساختن نتایج متفاوت قرار میدهد تعیین اهداف روشن، شما را در یک حالت ذهنی هوشیار قرار میدهد و به شما کمک میکند یک نگاه درستی به هدفتان بکنید.
حالا که شما معنای تعریف انچه میخواهید را درک کردید باید ببنید چگونه میتوانید ان را بدست بیاورید.
از خود بپرسید چرا میخواهید عشقتان را پیدا کنید؟انگیزه شما چیست؟ ایا به این دلیل که از تنهایی میترسید؟ ایا اینکه چون تمام دوستان شما ازدواج کرده اند ؟ یااینکه میخواهید از همسر سابق خود انتقام بگیرید؟ راه شما چیست؟ایا دلایلتان برای برای پیدا کردن ترس و احساسات منفی است ؟
یا شاید میخواهید عقاید خود را به اشتراک بگذارید؟یا اینکه توانایی مسئولیت پذیری را بیان کنید؟
برای ساختن یک واقعیت جدید شما نیاز دارید حقیقت فعلی را قبول کنید و درک کنید که چرا شما ان را ساختید و انیگزه شما چه بود و ان را پاک کنید و پس ان اینکار میمتوانید یک شروع جدید داشته باشید.
برای مثال اگر الگوی زندگی پدر ومادر شما همراه با عشق لمس فیزیکی و با گرمی زندگی میکرده اند و در انها رضایت وجود داشت این شانس خوبی برای شماست تا ان را به ناخوداگاه خود جذب کنید.
ممکن است فکر کنید “هر ازدواجی که تازه شروع میشود خسته کننده است و پس از مدتی جذابیت خود را ازدست میدهد و یک حالت معمولی میگیرد. این چیزی است که شما را در یک رابطه بد قرار میدهد.”
مثال دیگری از یک باور محدود کننده دیگر میتواند در مورد یک زن باشد که تمایل دارد در عشق همیشه شکست بخورد چرا که در در درون خود باور دارد سزاوار عشق و دوستداشتن نیست بنابراین او رفتارهایی را را از خود نشان میدهد (در ناخوداگاه) که عشق را ازخود دور میکند.
شما باید بدانید چه انگیزه ای دارید چه چیزی در شما وجود داشت که باعث شد در جذب شریک خود شکست بخورید و اشکار کردن ان باور محدود کننده فقط یک اغاز است زیرا شما وارد مرحله ای شدید که ان باور را اطلاح کنید به شما یاد خواهیم داد چگونه اینکار را انجام بدهید.
بهر حال من به شدت پیشنهاد میکنم که که این روند را بطور جدی با نوشتن و یا ضبط باورهای خود ادامه دهید.
در اینجا شما باید با زبان عشق صحبت کنید با استفاده از احساسات و ذات واقعی خود ارزش های اصلی خود را بشناسید.
پیدا کردن انچه ارزش های شما هستند را میشود فهمید وقتی که از عشق چیزی می اید چه چیزی برای شما مهم است و چه چیزی را اجازه میدهید برود.
نوشتن ارزش ها و تاکید رو جزئیات انها نه کلیت انها.
به جای تمرکز روی ویژگی های مطلوب عشق اینده تان بنویسید چه چیزی برای شما مهم است.مثللا ننویسید که رنگ چشم یا ارتفاع یا درامد ان اینگونه باشد .
برای مثال : زنها برای داشتن یک مرد اینگونه درخواست های را دارند مثل همان رنگ چشم اما بجای ان میتوانید بنویسید” من یک همسر را میخواهم که بسیارحساس نسبت به من باشد – شما میتوانید به ان از زوایای مختلف نگاه کنید – من یک مرد ثروتمند میخواهم – من احساس راحتی و امنیت میکنم”
من یک مردی را میخواهم که در خانه با من مهربان باشد – من احساس عشق میکنم – من راضی هستم.”
تمرکز خود را بر روی خودتان بگذارید بر روی کیفیت چیز هایی که برای شما مهم است بگذارید وبه خرید های غیر ضروری با همسر خود بروید با (نوشتن)زبان عشق صحبت کنید.زبان احساسات.
انتخاب چهار تا از بهترین ارزش ها: بعد از اینکه شما لیست ارزش هایتان را انجام دادید تنها چهار تا از بهترین های انها را که با نیاز ها و خواستهای شما مطابقت دارد را انتخاب کنید.
از خودتان بپرسید؟ چه چیزی را من واقعا دوست دارم در عمق رابطه عاشقانه ام احساس کنم؟اشتیاق و علاقه؟اعتماد بنفس؟ازادی؟مشارکت؟پایداری؟خانواده؟همدم؟صلح؟ارامش؟راحتی؟
چرا فقط ۴ ارزش؟زیرا شما نیاز به تمرکز دارید.اگرشما با موفق ترین مردم دنیا که به اهداف خود رسیده اند صحبت کنید انها به شما خواهند گفت بر روی اهداف خود متمرکز شده اند زیرا وقتی تمرکز شما پراکنده باشد شما به هیچ یک از اهداف خود نمیرسید .
لیستی که درست کرده ایدعلاوه بر این به منظور جذب ان هم است شما باید ان را ملکه ذهن خود کنید و شما باید در مورد اهنگ ان فکر کنید و با ان ارتباط برقرار کنید.تمرکز روی لیست مغناطیسی قدرتمند برای دعوت انچه را که میخواهید به زندگی است.
مرحله سوم بسوی تعریف انچه شما میخواهید این است که تمرکز روی احساسی که بعد از پیدا کردن عشقتان را دارید پایه چهار ارزشی اصلی که انتخاب کردید است.
به عنوان مثال اگر ازادی یکی از ارزش های اصلی شما است چیزی شبیه این است:
ازادی
نیازی نیست لیست طولانی باشد اما دقت کنید انچه را که مینویسید منعکس کننده انچه شما واقعا خواستار ان هستید است و این بیس ارزش های اصلی شما است.
وقت خود را تلف نکنید،شما نیازی نیست هر روز چیزی را بنویسید اما شمامیتوانید هر چه سریعتر بنویسید و ان را به جهان هستی ارسال کنید اگر شما درباره ان جدی هستید و یک رابطه مغناطیسی میخواهید.
تکراری خواندن و تجسم: این کار بعد ازنوشتن لیست انجام میشود ان را هر روز به مدت چهار هفته بخوانید و زمانی که ان را میخوانید مطمعن شوید شما تنها هستید و احساس راحتی میکنید.میتوانید ان را با صدای بلند بخوانید و یا درقلب خود بخوانید این مهم نیست چیزی که مهم است نیت شماست.
این لیست را با مفهموم واقعی ان بخوانید و عمیقا ان را احساس کنید خواندن ان اینطور باشد که شما واقعا ان را دارید!
سلام
یعنی نمیشه ویژگی های مادی مثل ظاهر و درآمد رو لحاظ کنیم؟